استراتژی بازاریابی

حداقل محصول پذیرفتنی یا (MVP) چیست؟

خطرناک‌ترین نکته در مورد یک محصول که تازه پا به بازار گذاشته است این می‌باشد که آیا مشتریان آماده استفاده از آن و پرداخت هزینه این محصول هستند یا خیر.

برای اطمینان از ایجاد چیزی که مردم به آن نیاز دارند، باید ایده خود را در دست آن‌ها قرار دهید و دریابید که آیا آن‌ها آن را دوست دارند و چه مواردی باید نسبت به آن تغییر کند. اینجاست که مخفف Minimum Viable Product (MVP)  وارد عمل می‌شود.

لیست عناوین پنهان

MVP چیست؟

MVP چیست

MVP در دنیای توسعه نرم‌افزار اصطلاحی کاملاً رایج است. در حالت عادی وظایف MVP به این صورت است که پروژه را به قسمتهای کوچکتری بنام تکرار تقسیم می‌کنید. نتیجه هر تکرار یک نرم‌افزار فعال است که امکان جمع‌آوری بازخورد، تجزیه و تحلیل و حرکت به جلو را فراهم می‌کند.

این فرایند به انعطاف‌پذیری و نظم نیاز دارد اما در عین حال به موارد زیر کمک می‌کند:

• کاهش خطرات
• سازگاری با تغییرات
• ساختن محصول برای موفقیت در بازار

ساختن MVP به کارآفرینان کمک می‌کند ایده‌ای را به پذیرندگان ارائه دهند و از تصمیمات ناآگاهانه جلوگیری کنند.

مثال‌هایی از MVP

 

• تلفن‌های همراه

شاید به سختی، چون تقریبا عقلانی نیست. حداقل مواردی که می‌توان آن را بررسی کرد، یک دستگاه ارتباطی صوتی، یک بدنه اصلی تلفن با یک گوشی جداگانه و یک میکروفون است.

تلفن در قرن نوزدهم، جامعه را تحت تأثیر قرار داد زیرا نیاز فوری مردم را برای گفتگو با یکدیگر از راه دور برآورده کرد. تلفن مسیری طولانی را طی کرده تا به یک قسمت اساسی از زندگی ما تبدیل شود.

این دستگاه پر از ویژگی‌های کاربردی است که به ما امکان این را می‌دهد که تماس بگیریم، پیام کوتاه ارسال کنیم، بخوانیم، بازی کنیم، به اینترنت دسترسی داشته باشیم و غیره.

• dropbox

گاهی اوقات شما می‌توانید فرضیات اساسی را بدون ایجاد یک محصول، تست کنید. پیش از این که dropbox یک مجموعه بزرگ ۱۰ میلیارد دلاری شود، به عنوان یک مجموعه در زمینه فیلم‌های سه‌بعدی فعالیت می‌کرد.

پس از مدتی موسس آن متوجه شد که زمان و انرژی زیادی برای ایجاد یک نمونه اولیه کاربردی مورد نیاز است که همه روش‌های ترکیب پیچیده ابزارهای موجود را می‌طلبد.

در روزهایی که فروشگاه‌های آنلاین ایده‌ای بیش نبودند، نیک سویینمرن، ایده‌ای فراتر از همه‌ی فروشگاه‌های سنتی را داشت. آن ایده این بود که مردم بدون این که وقت آن‌ها تلف شود، از خرید کفش به صورت آنلاین رضایت پیدا کنند.

برای آزمایش این ایده، نیک به فروشگاه‌های کفش سنتی رفت. از محصولات آن‌ها عکس گرفت و آن‌ها را به صورت آنلاین تبلیغ کرد. اگر کفش به فروش می‌رفت، به فروشگاه باز می‌گشت، کفش‌ها را می‌خرید و آن‌ها را به دست مشتری می‌رساند. چند سال بعد، صنعت چند میلیارد دلاری نیک یعنی برند Zappos، به قیمت ۱٫۲ میلیارد دلار توسط آمازون خریداری شد.

این رویکرد گاهی به عنوان نیز شناخته می‌شود. اگر چه به نظر می‌رسد که محصول و خدمات شما رونق پیدا کرده است و کاملا رشد کرده، اما شخصی که هوشمندانه‌تر عمل می‌کند و سرمایه زیادی را نیز دارا می‌باشد، ظاهر شده و کسب و کار شما را می‌خرد تا آن را کاملا با میل خود گسترش دهد.

• AngelList

به جای ساختن یک وب سایت پیچیده، و گشتن به دنبال فرصتی برای سرمایه گذارای، AngelList آن را ساده کرده است. شما با اتکا به شبکه فعلی این برند می‌توانید چند فرصت سرمایه‌گذاری برای خود ترتیب دهید.

هدف اصلی در MVP

هدف اصلی در MVP

هدف اصلی MVP، دریافت بازخورد مشتری قبل از عرضه یک محصول کامل است. به این ترتیب، وقت و هزینه خود را صرف ویژگی‌های بی‌فایده (برای مخاطبان هدف خود) نخواهید کرد. اگر این کار به درستی انجام شود، MVP به جلوگیری از شکست و از دست دادن سرمایه کمک بسیاری می‌کند.

بیشتر برنامه‌هایی که امروزه استفاده می‌کنید، MVP را در کسب و کار خود اعمال می‌کنند. همانند: Dropbox، Facebook، Buffer، Netflix، Google و غیره.

به عنوان مثال، Airbnb را در نظر بگیرید. قبل از اینکه این برند همه گیر شود، کارهای مرتبط با برند اقامتگاه برای ساکنین را انجام می‌داد.

این یک نمونه کلاسیک از MVP است که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، زمانی که بنیانگذاران تصمیم گرفتند اقامتگاه‌های ارزان برای کسانی که به یک کنفرانس طراحی در سانفرانسیسکو آمدند فراهم کنند. آن‌ها یک وب سایت ساده با عکس‌های آپارتمانی راه‌اندازی کردند و آن را برای مخاطبان هدف قرار دادند.

آن‌ها از طریق خواسته‌ها و نیازهای مشتری کار می‌کنند و امروز بیش از ۱۵۰۰۰۰۰۰ نفر کاربر دارند.

MVP فرصتی را برای راه یافتن و رسیدن به یک محصول موفق و پر تقاضا را فراهم می‌کند. ایده این کار این است که کالایی که دارای نقص است را معرفی نکنید که در طول زمان و به مرور کامل شود. بلکه ساخت یک محصول اساسی و متمرکز بر ارزشمندترین عملکردها را پیش گرفته و کالایی با ویژگی‌های جدید و برجسته را خلق کنید.

هدف اصلی و مهم در MVP آزمایش ایده در بازار است. شما باید سعی کنید که از این کار بازخورد بگیرید، تحلیل کنید و یاد بگیرید. اگر همه کارها به درستی انجام شود، رسیدن به سود و بازدهی بالا خیلی به طول نمی‌انجامد.

باورهای غلط درباره MVP

باور های غلط درباره MVP

1. MVP به زمان بازار بستگی دارد

غالبا تاکید بسیاری بر روی تحویل و لانچ سریع محصول در بازار بین فعالان می‌شود. به خصوص اگر مخالف تمرکز بر پذیرش بازار باشید، شدیدا بر این باور پایدار هستید.

بله، توسعه سریع محصول و به تعویق نیانداختن آن ضروری است، اما به شرطی که این کار را در زمینه به دست آوردن سریع داده‌ها و بهبود بخشیدن بیشتر محصول انجام دهید.

2. لوگو برای تحت تأثیر قرار دادن نیست

شما باید داشتن لوگو و MVP را به عنوان یک راه حل کامل در اولین مرحله طراحی و توسعه آن در نظر بگیرید. این بدان معنی است که لوگو حل مشکلات مشتری در زمینه آشنایی با محصول شما است. و این کار باید با طراحی ساده و کارایی بسیار اساسی انجام شود.

3. MVP محصول نهایی است

این باور نادرست است. MVP مبنایی برای راه‌اندازی کسب و کار و کارآفرینی است. این نقطه ورود شما به سفری در این زمینه می‌باشد. درست که است که هدف MVP نهایی کردن یک محصول بی‌عیب و نقص می‌باشد، اما این دلیل نمی‌شود که محصول خود را در آینده به تکامل و رشد نرسانید. پس MVP نمی‌تواند همیشه یک محصول نهایی باشد.

4. MVP تنها برای استارتاپ‌ها است

رویکرد MVP را می‌توان به راحتی در توسعه راه حلهای سفارشی برای شرکت‌ها به کار برد. دلیل اصلی اینکه MVP مناسب نرم افزارهای سازمانی است این بوده که این گونه محصولات اغلب به اندازه کافی پیچیده هستند و تغییرات و خطرات جدی را به همراه دارند.

مفهوم MVP محصول، تغییرات کوچک و افزایشی را پیش بینی می‌کند که به اندازه کافی ایمن هستند و امکان ایجاد قابلیت‌های جدید یا ارتقا بدون ایجاد مزاحمت را فراهم می‌کنند.

سه ویژگی کلیدی محصول در MVP

ویژگی کلیدی محصول

• باعث می‌شود که بازدیدکنندگان از محصول استفاده کنند یا در ابتدای کار آن را بخرند.
• سبب می‌شود که آینده‌ی محصول و مزایای آن برای مشتری شرح داده شود.
• بازخورد محصول را برای توسعه در آینده فراهم می‌کند.

(MVP) باعث می‌شود که زمان مورد نیاز برای توزیع محصول هدر نرود و با این کار باعث صرفه جویی در وقت و هزینه می‌شود و در نهایت سبب ارزیابی نیازها و اولویت‌های مشتریان در زمانی که از محصول استفاده می‌کنند، می‌شود.

محصول ممکن است به طور قابل‌توجهی تغییر کند و یا حتی مورد انتقاد کاربران قرار گیرد. محصول ممکن است به طور قابل‌توجهی از پروژه اصلی دور و منحرف شود. با این حال تیم‌های در حال توسعه MVP هیچ منبعی (تلاش‌ها، زمان، پول، تبلیغات) را هدر نخواهند داد و هزینه و زمان را بر روی محصولی که خواهان زیادی ندارد، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

توجه به توسعه این تکنیک این است که، اتخاذ کنندگان اولیه می‌توانند دید و نوید محصول نهایی را ببینند و بازخورد ارزشمندی را برای هدایت توسعه دهندگان فراهم کنند. کل تمرکز در طول توسعه محصول با جمع‌آوری اطلاعات از مشتریانی است که از قبل تایید شده‌اند.

مشاهده کاربرانی که از این محصول استفاده می‌کنند نیازمند تلاش بسیار برای تایید فرضیه‌های بازاریابی با پرسشنامه یا پیش‌بینی‌های لازم است.

به طور کلی، تکنیک MVP برای محصولات تخصصی مورد استفاده توسط کاربران فنی که اغلب مشتاق ارائه بینش‌های عملی در مورد چگونگی ارتقا یا به روزرسانی محصول هستند، مفید می‌باشد و مورد استفاده قرار می‌گیرد.

برخی از بازی سازهای معروف، مانند Farmville، به طور کامل مفهوم MVP را با اجرای ویژگی‌های gameplay جدید در طول زمان استفاده می‌کنند در حالی که به تدریج تجربه کلی کاربر را بهبود می‌بخشد.

دیگر موارد استفاده مهم از رویکرد MVP در دنیای انفورماتیک عبارتند از: استارتاپ‌ها که سرانجام به موفقیت رسیده‌اند همانند Facebook، Airbnb، Dropbox و Twitter.

۵ نکته در خصوص MVP

حداقل محصول پذیرفتنی

نکته ۱: ارتباط هدفمند یک کلید است

MVP یک محصول نهایی نیست، بلکه یک بسته نرم‌افزاری در مرحله اولیه است که در نهایت به تکامل و توسعه خود منجر می‌شود.

بازاریابی برای این مورد در خصوص پیدا کردن مشتری برای خرید یک محصول لوکس نیست، بلکه یافتن مشتریان آزمایشی است که مایل هستند در زمینه توسعه محصول شما را برای گرفتن بازخورد و نتیجه راهنمایی کنند.

استراتژی ارتباطی درست در مرحله توسعه بسیار مهم است، تا کاربران و مشتریان مناسب را مخاطب قرار داده و آن‌ها را وادار به پرداخت این امتیاز کنند.

نکته ۲: به سمت بازاریابی دیجیتال بروید

بازاریابی شما باید عمدتا وابسته به کانال‌های دیجیتالی باشد. شما باید مشتریان آزمایشی را با استفاده از پذیرندگان اولیه پیدا کنید. کانال‌های دیجیتالی بهترین راه برای پرداختن به آن‌ها هستند.

از عبارات جستجو استفاده کنید، محتوای خود را بهینه کنید (SEO – wise) و از ابزارهای موجود اجتماعی استفاده کنید. به این ترتیب، کانال‌های دیجیتال بهترین گزینه بازاریابی هستند که شما به آن نیاز دارید تا متوجه شوید که مشتریان‌تان به چه چیزی علاقه‌مند هستند.

نکته ۳: MVP را توضیح دهید

اگر MVP یک راه‌حل اینترنتی و یا خدمات اینترنتی باشد، بازاریابی محتوا به احتمال زیاد بهترین کمک کننده شما خواهد بود. برای موفقیت در این زمینه استراتژی خود را تعریف کنید.

در مورد چیزهایی که نیاز دارید از واقعیت‌ها استفاده کنید تا استدلال‌های شما نسبت به دیدگاه‌های مختلف پشتیبانی کند. جنبه تجاری، نقطه‌نظر مشتریان و کاربران، مزایای فنی، و غیره.

از این موارد هستند. اینترنت اشیا نیز در مورد ایده‌های جدید براساس ترکیبات اشیا و بازارهایی است که در حال حاضر در یک شکل به هم متصل وجود دارند که همچنین می‌تواند شما را در این زمینه یاری دهد.

نکته ۴: همه چیز به اعتبار بستگی دارد

مشتریان احتمالی شما باید به شما به عنوان یک شریک فعال اعتماد کنند. به متخصص بودن خود در زمینه کاریتان ادامه داده و بهترین کار خود شوید. بعد بگذارید تا درباره مهارت و تخصص شما بدانند.

با این کار به شما کاملا اعتماد می‌کنند. پرداختن به چالش‌های مربوط به کسب‌وکار و مشکلات فنی و سوالاتی که برای پیشرفت مستمر باز خواهند بود فعالیتی شدیدا پول ساز و تاثیر گذار است.

نکته ۵: اندازه‌گیری موفقیت خود

اجرای یک رویکرد مبتنی بر KPI امکان اندازه‌گیری و بهینه‌سازی موفقیت بازاریابی شما را فراهم می‌کند. ارزش MVP شما باید قابل ارزیابی باشد و به طور ایده‌آل، فروش را در عرض سه تا شش ماه به ثبات برساند.

شما باید بدانید چه چیزی خوب عمل می‌کند و چه چیزی کاربردی نیست. شما باید جایگاه خود را بشناسید تا به سرعت مشتریان آزمایشی را تبدیل به مشتریان دائمی کنید و به جلو حرکت کنید.

مواردی که از MVP انتظار می‌رود

مزیت اولیه یک MVP این است که شما می‌توانید در مورد علاقه مشتریان خود به محصول خود بدون توسعه کامل آن، بازخورد قابل توجهی کسب کنید. هر چه زودتر بتوانید بفهمید که آیا محصول شما برای مشتریان جذابیت دارد یا نه، تلاش کمتری در زمینه توسعه محصول مورد نظر در بازار می‌کنید.

تله‌های مشترک

معمولا افراد از اصطلاح MVP استفاده می‌کنند اما به طور کامل مفهوم آن را درک نکرده اند. اغلب این فقدان درک، به این دلیل است بوده که MVP کم‌ترین عملکرد و بازده را در پی دارد. آن‌ها بر این باورند که MVP بدون در نظر گرفتن معیارهای لازم در زمینه دوام کسب‌وکار محصول، عمل می‌کند.

هزینه‌های بالقوه

استفاده صحیح از MVP به این معنی است که تیم اجرایی ممکن است در محصول تغییراتی ایجاد کند و سپس آن را به مشتریان خود تحویل دهد و یا محصول را براساس بازخورد دریافتی از مشتریان خود لانچ کند.

کم‌ترین کاری MVP انجام می‌دهد، صرفه جویی در هزینه‌های شما است. زیرا مهم‌ترین موردی که از آن جلوگیری می‌شود، به هدر رفتن زمان شما است. چون با داشتن زمان بیشتر می‌توانید پولساز باشید، اما با داشتن پول بیشتر نمی‌توانید زمان بیشتری را خریداری کنید.

علائم استفاده

یک تیم به طور مؤثر از MVP به عنوان قطعه اصلی یک استراتژی در آزمایش خود استفاده می‌کند.

آن‌ها فرض می‌کنند که مشتریانشان به محصولی که تیم بر روی آن کار می‌کند نیاز دارند و اینکه محصول مورد نظر آن نیاز را برآورده می‌کند. سپس این تیم موردی را به مشتریان خود ارائه می‌دهد تا بفهمند آیا در واقع مشتریان از محصول برای رفع کردن این نیازها استفاده می‌کنند یا خیر.

مزایای MVP

 

مقرون‌به‌صرفه بودن

توسعه یک برنامه کاربردی، کامل یک کار بلند مدت و پر هزینه است. بسته به پیچیدگی برنامه، ممکن است چند سال طول بکشد و به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ نیاز داشته باشد.

یکی از دلایل اصلی که چرا مردم MVP را برای کار‌های خود ترجیح می‌دهند این است که به محصول اجازه می‌دهد تا بدون ایجاد تعهد مالی سنگین وارد بازار مربوط شوند.

زمان تحویل

زمان توسعه کم‌تر به معنی هزینه‌های کم‌تر در توسعه برنامه است. هرچه محصول‌تان سریع‌تر به کاربران ارائه شود، بازخورد سریع‌تری نیز دریافت خواهید کرد. این به این معنی است که شما می‌توانید بر روی بهبود راه‌حل خود کار کنید و یک نسخه به روزرسانی شده را به سرعت توزیع کنید.

مجموعه بازخورد سریع از مشتریان

توسعه MVP در کسب و کار خود، یک راه خوب برای ایجاد یک پایگاه‌داده از مشتریان اولیه و دریافت بازخورد از آن‌ها است. اگر هیچ بازخوردی یا سطح فعالیت مشتری وجود نداشته باشد، زمان آن رسیده‌است که اشتباه‌ات را خود آنالیز کرده و نسبت به اصلاح آن‌ها اقدام کنید.

بر عکس اگر مردم با اشتیاق از پروژه شما استقبال می‌کنند، خواهید دانست که در جهت درست حرکت کرده اید.

در مسیر حرکت کردن

امتحان و تنظیم یک پروژه برای مخاطبان هدف وقتی که پر از ویژگی‌های مختلف نباشد، آسان‌تر است. MVP به شما این امکان را می‌دهد که یک پروژه توسعه نیافته را تست کنید و سپس به تدریج ویژگی‌های کاربردی جدیدی به آن اضافه کنید.

پیدا کردن اسپانسر

اگر قصد دارید توجه سرمایه گذاران ثالث را به بودجه پروژه خود جلب کنید، هیچ راهی بهتر از استفاده از MVP برایتان وجود ندارد تا به عنوان کمک در کسب و کار خود از آن بهره بگیرید.

معایب MVP

در واقع استفاده از MVP جنبه‌های مثبت‌تری نسبت به جنبه‌های منفی آن دارد، با این حال همراه ما باشید تا جوانب منفی این رویکرد را نیز مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.

تعریف نیازهای MVP

فرآیند توسعه MVP نیازمند این است که شما خیلی تاکتیکی عمل کنید و در زمینه کاری خود متخصص باشید. همچنین باید در آنچه مورد هدف قرار بگیرید. در غیر این صورت، ممکن است بیشتر پول و زمان بیشتری را صرف بررسی گزینه‌های مختلف کنید.

فاکتور رقابت

محصول، شما را در معرض عموم و رقبایتان قرار می‌دهد زمانی که محصول شما از کیفیت پایینی برخوردار باشد می‌تواند به برند شما آسیب برساند.

انتخاب فن‌آوری مناسب

دسته فن‌آوری و معماری که برای پیاده‌سازی MVP مورد استفاده قرار می‌گیرند، به شما این امکان را می‌دهد که سطح پروژه را در آینده افزایش دهید.

ایجاد MVP

ایجاد MVP

در قسمت‌های قبل، تعریف، مزایا، معایب و… در مورد MVP توضیح داده شدند. حال نوبت آن رسیده است که به مراحل ایجاد MVP بپردازیم.

۱) مسئله‌ای را که سعی در حل آن دارید تعریف کنید

گرفتار شدن در ایده‌های یک محصول خاص آسان است و مسئله‌ای را که برای حل آن در نظر گرفته شده را فراموش کنید. اما اگر می‌خواهید یک تجارت موفق ایجاد کنید، نمی‌توانید محصولی را که می‌خواهید بسازید توسعه دهید.

در واقع شما باید کالای مورد نیاز مردم را بسازید و به آن‌ها ارزشی افزوده ارائه دهید و رفع نیاز کنید. به مشکلات توجه کنید نه به یک راه حل خاص: چون به احتمال زیاد، محصولی که در ابتدا تصور می‌کردید کامل‌ترین ورژن خود است، در واقع بهترین راه برای حل مشکل نیست.

۲) ساده‌ترین راه حل مسئله را پیدا کنید

با توجه به مشکل، وقت آن است که برنامه ریزی و پیدا کردن راه حل مورد نظر را شروع کنیم. به عنوان یک توسعه دهنده محصول، ممکن است در خود ویژگی‌هایی منحصر به فرد و پیچیده پیدا کنید. این موراد دقیقا همان چیزی است که در آن مهارت دارید و از آن لذت می‌برید.

مشکل این است که ساختن و توسعه دادن همه این قابلیت‌ها به زمان و هزینه نیاز دارد. حتی اگر بتوانید منابع لازم را برای تولید یک محصول عالی جمع‌آوری کنید، باز هم خطر بزرگی وجود دارد که هیچ کس از آن استفاده نمی‌کند. این ممکن است مشکلی را حل کند که هیچ کس به آن توجه ندارد.

۳) ویژگی‌های خود را اولویت‌بندی کنید

برای ساختن کوچکترین نسخه عملکردی محصول، باید ویژگی‌های اصلی را که نمی‌توانیم بدون آن‌ها کاری از پیش ببریم، شناسایی کنیم و ویژگیهای خوب آن را باید برای نسخه‌های بعدی ذخیره کنیم.

خوشبختانه ده‌ها چارچوب مختلف برای اولویت‌بندی لیست ویژگی‌های شما وجود دارد، از جمله روش MoSCoW: روشی برای تقسیم لیست ویژگی‌های شما به باید ها، الزامات، مواردی که بهتر است داشته باشید و نباید‌ها است.

بایدها

این ویژگی‌ها پایه و اساس کار هستند که به طور جدایی ناپذیری با عملکرد محصول شما ارتباط دارند. ویژگی‌هایی که در اینجا به پایان می‌رسند، ستون فقرات محصول شما را تشکیل می‌دهند.

الزامات

این موارد، ویژگی‌هایی هستند که یک محصول نهایی باید داشته باشد، اما تکرار آن در مراحل اولیه ضروری نیست.

به عنوان مثال، شما می‌دانید که محصول شما در نهایت به سیستم خودکار بازیابی رمز عبور احتیاج دارد، اما برای MVP خود می‌توانید به جای آن از یک سیستم پشتیبانی ایمیل به صورت دستی استفاده کنید.

بهتر است داشته باشند

اینجاست که تمام قابلیت‌های مطلوب و اضافی شما فراهم می‌شود: فقط هنگامی که قابلیت اصلی محصول خود را آزمایش کردید، موارد موجود آماده می‌شوند.

نبایدها

گاهی اوقات، استفاده نکردن از منابع و ویژگی‌های سطح پایین که محصول شما نباید داشته باشد، می‌تواند برای کسب و کار شما ارزشمند باشد.

۴) اثربخشی را فراموش کنید

برای رشد، محصول تمام شده شما باید کارآمد و مقیاس‌پذیر باشد. اما این محصول نهایی شما نیست و در این مرحله شما می‌توانید MVP خود را به روشی کارآمد و غیرقابل مقیاس توسعه دهید. بعداً می‌توان فرآیندهای کارآمد را توسعه داد.

در حال حاضر، شما فقط فرضیات اساسی خود را آزمایش می‌کنید. با بازگشت به مثالهای قبلی، AngelList و Zappos دو مورد مهم در مورد MVP کارآمد هستند که به کسب و کارهای سودآور مقیاس‌پذیر تبدیل می‌شوند:

AngelList

در این مثال، مجموعه AngelList باید راهی برای اتصال سرمایه گذاران با بنیانگذاران استارتاپ پیدا کنند. توسعه محصول سنتی نیاز به یک وب سایت، یک سیستم ثبت نام و نوعی از قابلیت‌های پیام رسان داخلی را دارد.

اما MVP AngelList با استفاده از مبادلات ایمیل ساده قدیمی به همان هدف نهایی دست یافت. گرچه این رویکرد نمی‌توانست به طور کامل عمل مقیاس‌بندی را پیاده‌سازی کند، اما کافی بود که تقاضای راه حل آن‌ها را اثبات کند.

ZAPPOS

این برند به جای خرید ارزش انبار، آخرین مسیر با فناوری‌های ذکر شده در پایین را دنبال کرد. او با تبلیغ محصولاتی که مالک آن‌ها نبود و خرید سهام آن‌ها قبل از راه‌اندازی کامل مجموعه به موفقیت و فروش بسیار رسید.

۵) ایجاد، ارزیابی، آموزش

MVP هدف نهایی نیست: وجود یک سنگ در راه شما دلیل به پایان رسیدن فعالیت و امید شما نیست. شما نباید مدام در تلاش باشید که ثروت خود را مضاعف کنید.

همچنین نباید سعی در ارزیابی کسب و کار خود در مراحل اولیه داشته باشید. در عوض باید در تلاش و کوشش باشید تا مهارت و علم خود را هر روز زیادتر از روز قبل کرده و به توانایی‌های خود بیافزایید که این کار تنها با آموزش دیدن و تجربه کردن میسر است.

با بهره وری و استفاده از ویژگی‌های MVP، می‌توانید شروع به توسعه کسب و کار خود کنید. اما مهمتر از همه، این پیشرفت پایان راه نیست. این شروع یک مسیر با بازخورد بالا است که برای کمک به شما در بهبود مستمر محصول خود در ۳ مرحله طراحی شده است:

مرحله ۱) توسعه یک پایگاه برای کاربر

هرچه بتوانید تعداد کاربران بیشتری را برای ثبت نام در MVP خود متقاعد کنید، داده‌های بیشتری برای تجزیه و تحلیل خواهید داشت.

اجرای یک بتا استفاده از سرویس‌هایی مانند BetaList به شما امکان می‌دهد انواع مناسبی از کاربران را به محصول نوپای خود جذب کنید. این کاربران متولیان اولیه و علاقه مندان به فناوری هستند که از استفاده از محصولات اولیه و ارائه بازخورد لذت می‌برند.

مرحله ۲) جمع‌آوری داده‌های استفاده شده

V در MVP مخفف Viable است. یعنی مردم باید تمایل داشته باشند و بتوانند واقعاً از محصول شما استفاده کنند. خدماتی مانند Mixpanel و Intercom روشی مقرون به صرفه برای جمع‌آوری داده‌های استفاده شده و ردیابی معیارهای مهم مانند ریز شدن در اطلاعات مشتری را ارائه می‌دهند.

اگر در حال توسعه یک پروژه B۲Bهستید، در کسب و کار شما «بقا و استمرار» فراتر از یک تجربه کاربر خواهد بود. در مرحله «اندازه گیری»، بسیار مهم است که ببینید MVP شما در چارچوب یک سازمان گسترده‌تر استفاده می‌شود یا خیر.

و اینکه آیا ارزشی (به عنوان مثال صرفه جویی در وقت، افزایش سود، ارتباط بهتر و غیره) برای خریداران بالقوه محصول شما و همچنین تک تک کاربران وجود دارد یا خیر.

مرحله ۳) بازخورد کاربر را بخواهید

با این کار تماس با کاربران برای شما آسان می‌شود و احتمالاً می‌توانید اطلاعات زیادی در مورد عملکرد، اشکالات و ویژگی‌های غیر ضروری بدست بیاورید.

با این اوصاف، کاربران همیشه درصورت داشتن مشکل در مورد محصولتان، با شما تماس می‌گیرند. بنابراین برای بررسی اینکه چه چیزی مفید و کاربردی است، مهم است که فعال باشید و با استفاده از سرویس‌هایی مانند Qualaroo و SurveyMonkey با کاربران خود تماس بگیرید.

مرحله ۴) محصول خود را به روز کنید

هنگامی که شما که می‌توانید اطلاعات استفاده شده و بینش مشتری را در اختیار داشته باشید، می‌توانید بفهمید که کدام جنبه از MVP شما موفقیت چشمگیری دارد و چه مواردی نیاز به پیشرفت بیشتری دارند.

این تغییرات را می‌توان در نسخه بعدی محصول شما تعبیه کرد و پس از به روزرسانی محصول، می‌توانید اندازه گیری، یادگیری و بهبود را دوباره انجام دهید. با هر بار تکرار این فرایند، شما به یک محصول کامل و بی‌نقص نزدیک می‌شوید و مهمتر از همه، محصولی که مردم واقعاً به آن نیاز دارند را در اختیار کاربران قرار خواهید داد.

مرحله 5) پافشاری کردن یا پشتکار داشتن؟

گاهی اوقات بازخورد کاربر، عقاید شما را تأیید می‌کند و نشان می‌دهد که در مسیر درست قدم گذاشته اید. گاهی اوقات نیز، به شما می‌گوید که شما در مسیر اشتباهی قدم برداشته‌اید و راه درستی را در پیش ندارید.

این بینش‌ها برای برخی از افراد ممکن است دردناک باشد چون حاصل زحمت و تلاش آن‌ها شاید با یک بازخورد منفی فرو ریزد. اما گرفتن بازخورد برای ساخت محصولی که مردم به آن نیاز دارند، بسیار مهم است. به هر حال، ما در این مسیر هوشمندانه و درست عمل کنیم.

هدف ما ایجاد محصولی است که نیاز مردم رار فع کند. پس بدون آزمایش و پرس و جو از کاربران، ما نمی‌دانیم که آن محصول چگونه باید در آینده شکل بگیرد.

بنابراین، اگر محصول را با فاکتورهای MVP به بازار عرضه کردید و متوجه شدید که اشتباها درست عمل نکرده اید، نگران نباشید. شما ذهنیت گذشته خود و محصول خود را شکست داده‌اید و یک قدم به موفقیت نزدیک شده اید.

انواع MVP

انواع MVP

ساخت یک راه حل برای درست کردن محصولی کاربردی کاری ریسک‌پذیر است. ایجاد یک محصول مفید و کامل می‌تواند صدها (گاهی اوقات هزاران) ساعت کاری زمان ببرد و هیچ تضمینی وجود ندارد که مردم حتی یکبار از آن استفاده کنند، چه برسد به اینکه هزینه آن را هم پرداخت کنند.

بنابراین امروز و در این مقاله، ۴ راه را برای شما کاملا بررسی کرده‌ایم و توسط آن شما می‌توانید یک محصول با حداقل کیفیت را بسازید و به مرور آن را توسعه دهید و شانس خود را برای ساختن چیزی که مردم واقعاً به آن نیاز دارند به حداکثر برسانید.

۱) MVP صفحه فرود

وقتی برای فروش محصول نهایی خود آماده می‌شوید، باید یک یا دو صفحه فرود ایجاد کنید. حال سوالی که ممکن است ذهن شما را درگیر کند این است که، چرا قبل از اینکه محصول نهایی را به سرانجام برسانیم صفحه فرود را ایجاد نکنیم؟

یک کمپین تبلیغاتی مانند AdWords اندازی کنید تا بازدیدکنندگان را به سمت خود هدایت کند. این کاری است که نویسندگان موفق دنیا برای آزمایش موضوعات احتمالی جدید انجام می‌دهند.

آن‌ها همچنین می‌گویند که: ایجاد تبلیغات پس از لانچ محصول برای هر موضوع بهترین گزینه است. و مرحله بعد که باید به آن توجه شود، نظارت بر پاسخ می‌باشد.

در این مسیر نرخ تبدیل را همانطور که گفته شد، محاسبه کنید و از مخاطبین بخواهید برای کسب اطلاعات بیشتر در سیستم شما ثبت نام کنند. حتی می‌توانید به آن‌ها اجازه دهید کالای شما را بخرند.

شما با استفاده از تکنیک «فعلا موجود نیست» یا” به زودی موجود می‌شود می‌توانید در آن‌ها حس برانگیختگی ایجاد کنید و برای ارزیابی محصول خود را در پیش بگیرید.

۲) MVP توضیح دهنده ویدئو (Video Explainer MVP)

روزگاری، غول ذخیره‌سازی ابری Dropbox، چیزی مانند یک مجموعه ویدیویی همانند یوتیوب نبود. بنیانگذار دراپ باکس درو هوستون، در طول یک ویدیو ۳ دقیقه‌ای، در مورد کاربردهای اساسی مجموعه خود یعنی Dropbox صحبت کرد.

او در این ویدئو سخنرانی خود را همراه با شوخی‌های عجیب و غریب طراحی شده برای جذب مخاطبان هدف و کاربران جدید انجام می‌داد. این به تنهایی کافی بود تا علاقه زیادی را ایجاد کند و مفهوم Dropbox را در سراسر جهان تایید و تاکید کند.

در مثال Dropbox، درو هوستون یک نمونه اولیه از کارکرد محصول و خدمات خود را رونمایی کرد. اما هیچ دلیلی وجود ندارد که مجبور شوید تا این حد پیش بروید.

تا زمانی که ویدئوی شما محصولتان را کاملا معرفی کند و کاربرد آن را به درستی نشان، برای شروع کار کافیست. حال این می‌تواند ۳۰ ثانیه بوده و یا مانند دراپ باکس ۳ دقیقه طول بکشد. همه‌ی آن به خودتان بستگی دارد.

۳) FLINTSTONE MVP (اشاره به کارتون خانواده FLINTSTONE)

اگر خانواده Flintstone را دیده باشید که با «ماشین» خود حرکت می‌کنند، ممکن است تصور کنید که موتور آن باعث حرکت ماشین می‌شود. اما در واقع، آن‌ها با راه رفتن و کمک گرفتن از نیروی انسانی به سبک قدیمی این کار را می‌کنند.

این اصل اساسی در پشت پرده Flintstone MVP است. ایجاد توهم در محصول کاملاً کاربردی است، اما در پشت صحنه، با تکیه بر نیروی انسانی باید برای راه حل نهایی کاری مؤثر انجام دهید.

این روش کم هزینه است و به این معنی بوده که شما می‌توانید پاسخ بازار به محصول خود را بدون نیاز به ساخت محصول واقعی آزمایش کنید.

فقط هنگامی که پاسخ مثبت شروع به سرازیر شدند، زمان توسعه محصول شما فرا رسیده است. این دقیقا رویکردی که است توسط غول تجارت الکترونیکی Zappos به کار گرفته شد که بسیار مؤثر است.

۴) MVP دربان (MVP Concierge)

Concierge MVP نشان دهنده نهایت توسعه ناکارآمد و غیر مقیاس‌پذیر است محصول است. شما به جای ساخت یک محصول، با ارائه یک سرویس کاملاً دستی و عملی از یک محصول تقلید می‌کنید.

سرویس برنامه ریزی غذا Food on the Table (که در سال ۲۰۱۴ خریداری شد) به عنوان یک MVP دربان آغاز شد، خدمات VIP را به یک مشتری واحد ارائه می‌دادند. کارهای مورد نیاز مخاطب را انجام می‌دادند و در پایان هفته، یک چک ۱۰ دلاری دریافت می‌کردند.

اما مهمتر از همه، آن‌ها اطلاعات و تفاوت زیادی بین زمینه‌های خدماتی که فکر می‌کردند نیاز بازار و مردم بود و آنچه واقعا مورد نیاز مخاطب بود را پیدا کردند. و این موضوع باعث شد که کسب و کار خود را جدی‌تر از قبل و قوی‌تر از زمان شروع آن ادامه دهند.

جمع‌بندی و نتیجه گیری

MVP تکنیکی است که به شما این امکان را می‌دهد تا نظرات و بازخورد‌های مخاطبین و کاربران را نسبت به محصول یا خدمات خود بدست بیاورید. این تکنیک شما را در زمینه توسعه دادن، به بلوغ و تکامل رساندن محصولتان یاری می‌کند.

با به‌کارگیری این تکنیک و مواردی که در رابطه با آن گفته شد، حتی می‌توانید، قبل از ایجاد محصول نظرات کاربران را دریافت کرده تا محصولی با توجه به نیاز آن‌ها توسعه دهید. تکنیک MVP بسیار کاربردی بوده و مزایای آن وزنه سنگینی نسبت به معایب آن را حمل می‌کند.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. خیلی از استارتاپ هایی که الان استارت زده میشن و شکست میخورن بخاطر این موضوع هست که حداقل محصول پذیرفتنی را داخل بازار ارائه نمیکنند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا