تجربه کاربری یا (User Experience) چیست و چرا اهمیت دارد؟
تجربه کاربر احساسی است که کاربران هنگام استفاده از محصول، برنامه، سیستم یا خدمات تجربه میکنند. اینیک اصطلاح وسیع است که میتواند ازجمله میزان دسترسی کاربر به محصول، استفاده آسان از آن، میزان مرتبط بودن محتوای نمایش داده شده و غیره را شامل شود. در این نوشتار قصد داریم به موضوع تجربه کاربری بپردازیم و ارتباط آن را با رابط کاربری برای شما شرح دهیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
تجربه کاربری چیست؟
User Experience) UX) سفری است که کاربران هنگام استفاده از یک محصول طی میکنند. این نهتنها شامل تعاملات مستقیم آنها با محصول است ، بلکه همچنین چگونگی سازگاری آن با روند کلی انجام کار آنها است.
صرفنظر از اینکه جنبههای مختلف تجربه تحت کنترل مستقیم محصول باشد یا صرفاً با محصول مرتبط باشد، کل تجربه از دیدگاه کاربر بخشی از UX در نظر گرفته میشود. هر نقطه تماس بین مشتری و شرکت در کل تجربه کاربر گنجانده شده است.
تفاوت UI و UX چیست؟
UI و UX اغلب به جای هم استفاده میشوند، اما وقتی کلمات اختصاری در آن بیان میشود رابط کاربری و تجربه کاربری کاملاً متفاوت است.
رابط کاربری به معنای واقعی کلمه همان چیزی است که کاربر در محصول میبیند و با آن تعامل میکند: دکمهها، طرح، ناوبری، قسمتهای فرم و غیره. دقیقاً مانند کابین خلبان هواپیما یا دکمههای کنترل از راه دور، همان چیزی است که کاربر میبیند، لمسها و کلیکها. “UI” همچنین گاهی اوقات میتواند برای “ظاهر و احساس” یک محصول کوتاه باشد.
تجربه کاربر شامل عناصر بسیار گستردهتری از رابط کاربری است، اگرچه UI قطعاً در این تعریف بزرگتر وجود دارد. تجربه کاربر شامل همه کارهایی است که کاربر نهایی در رابطه با محصول انجام میدهد، ازجمله نحوه قرار گرفتن آن در جریان کار کلی آنها و مراحل قبل و بعد از استفاده واقعی محصول. علاوه بر این، تجربه کاربر نحوه تغییر این تعاملات را در طول زمان با تکامل استفاده مشتری و تغییر محصول و شرکت ارائه میدهد.
اصول طراحی UX چیست؟
تلاشهای UX بر این است که کل سفر مشتری را دلپذیر و پربار سازد. این مسئله با تأکید بر ارزش راهحل شروع میشود تا مشخص شود که چه تواناییها و مزایایی وجود دارد که محصول میتواند به مشتریان بالقوه و فعلی ارائه کند – و اینکه گزاره ارزش به روشنی برای بازار هدف مطلوب است.
برای رسیدن به این هدف، UX این ارزش را شفاف و قابلدسترس میسازد. این شامل کلمات و تصاویر واضح و یک مسیر کوتاه و ساده برای درک پتانسیل محصول برای کاربرانی است که ممکن است محدودیتهای فیزیکی داشته باشند.
مرحله بعدی ترغیب تعامل و استفاده از محصول است که مستلزم یک تجربه شفاف و روشن و سلسلهمراتب مشخص ناوبری است. کاربران باید قادر باشند که با استفاده از محصول شروع کنند و ارزش را هر چه سریعتر درک کنند، حتی زمانی که یک شرکت بزرگ است.
از اینجا UX به اصلاح تعاملات مشتری، حذف نقاط اصطکاک و به حداقل رساندن مراحل لازم برای تکمیل وظایف مختلف ادامه میدهد. همگام با بلوغ محصول، UX از طریق کمک به کارهای مرتبط که مستقیماً بر ارزش و رضایت محصول حقیقی تأثیر میگذارد فراتر میرود.
این پالایش همچنین میتواند شامل استحکام ساختمان در محصول بوده و تا جایی که ممکن است، راهنمای زمینهای ارائه نماید.
تمام این اهداف با استفاده از انواع تاکتیک با هدف درک بهتر نیازهای کاربر انجام میشوند.
یکی از مهمترین آنها به طور مداوم فرضیات داخلی را در مورد آنچه مشتریان در تلاش برای انجام آن هستند و نحوه استفاده از محصول در برابر آنچه گروههای product فکر میکنند مشتریان میخواهند و انجام میدهند، به چالش میکشد. تائید فرضیات و نظریهها – یا کشف flaws – باعث بهبود بیشتر خواهد شد.
یک طراح UX چهکاری انجام میدهد؟
یک طراح UX از یک مجموعه ابزار برای تحقیق و آزمایش کاربر، طراحی گرافیک، طرح، زبان و متن استفاده میکند. آنها ممکن است برخی از کد نویسی ها را انجام دهند (معمولاً در حوزه HTML / CSS)، قالبهای ساده ایجاد میکنند، آرمها و دکمهها را طراحی میکنند یا حتی متنی را که در محصول ظاهر میشود، مینویسند.
برای درک تجربه مشتری، طراحان UX ممکن است مصاحبه با مشتری را انجام دهند یا در آن شرکت کنند تا تصویر بهتری ازآنچه برای مشتریان مهم است و نحوه انجام وظایف حیاتی (با محصول یا استفاده از روشهای جایگزین) داشته باشند. پس از آماده شدن محصول، UX اغلب در آزمودن قابلیت استفاده، طراحی اسکریپتها، تجزیهوتحلیل نتایج و یا حتی انجام آزمایشها پیشتاز خواهد بود.
بهمحض ارسال محصول، طراحان UX از تجزیهوتحلیل استفاده میکنند تا به سفر خریدار عمیقتر بپردازند و تلاش میکنند شناسایی کنند که گردش کار موفقیتآمیز است و چه روایاتی از کجا به موانع برخورد میکند.
طراحان UX همچنین “دستور زبان بصری ” را برای یک محصول تعریف میکنند، یا آیکونها و تایپوگرافی هایی را ایجاد میکنند که با برند ارتباط برقرار می کنند و نشانههای بصری را به کاربران ارائه میدهند که با اضافه کاری بیشتر آشنا میشوند. آنها همچنین اطمینان حاصل کنند که زبان استفاده شده در سایت برای مخاطبان مرتبط و واضح است و درعینحال در کل سفر مشتری سازگار و آشنا است.
رشتههای طراحی UX: مدل ربع
UX یک اصطلاح چتر گسترده است که میتواند به چهار شاخه اصلی تقسیم شود: استراتژی تجربه (ExS)، طراحی تعامل (IxD)، تحقیقات کاربر (UR) و معماری اطلاعات (IA).
استراتژی تجربه (ExS)
طراحی UX فقط مربوط به کاربر نهایی نیست. همچنین ارزش بالایی برای تجارت ارائهدهنده کالا یا خدمات به ارمغان میآورد. استراتژی تجربه درواقع طراحی یک استراتژی جامع تجاری است که هم نیاز مشتری و هم نیاز شرکت را در آن لحاظ میکند.
طراحی تعامل (IxD)
طراحی تعامل با در نظر گرفتن تمام عناصر تعاملی مانند دکمهها، انتقال صفحه و انیمیشنها به چگونگی تعامل کاربر با سیستم میپردازد. طراحان تعامل به دنبال ایجاد طرحهای بصری هستند که به کاربر اجازه میدهد وظایف و اقدامات اصلی را بدون زحمت انجام دهد.
تحقیقات کاربر (UR)
طراحی UX همه در مورد شناسایی یک مشکل و طراحی راهحل است. این امر مستلزم تحقیق و بازخورد گسترده مشتریان موجود یا بالقوه است.
در طول مرحله تحقیق، طراحان UX برای درک نیازها و اهداف کاربر نهایی، نظرسنجیها را شروع میکنند، مصاحبه میکنند و آزمایش قابلیت استفاده میکنند و شخصیتهای کاربر ایجاد میکنند. آنها هم دادههای کمی و هم کیفی را جمعآوری میکنند و از اینها برای تصمیمگیری مناسب در مورد طراحی استفاده میکنند.
معماری اطلاعات (IA)
معماری اطلاعات عبارت است از شیوه سازماندهی اطلاعات و محتوا به روشی معنادار و در دسترس. این امر برای کمک به کاربر در جهت یافتن محصول خود بسیار مهم است. برای تعیین IA هر محصول خاص، معماران اطلاعات رابطه بین مجموعههای مختلف محتوا را در نظر میگیرند. آنها همچنین به زبان استفاده شده بسیار توجه میکنند و اطمینان حاصل میکنند که هم قانعکننده و هم سازگار است.
چگونه ui و ux باهم کار میکنند
یک طراح UX نحوه کار رابط کاربر را تعیین میکند درحالیکه طراح UI تصمیم میگیرد که رابط کاربری چگونه به نظر برسد. این یک فرایند بسیار مشارکتی است و دو تیم طراحی تمایل به همکاری نزدیک دارند.
همانطور که تیم UX در حال کاربر روی برنامه است، چگونه همه دکمهها شما را در وظایف خود هدایت میکنند و چگونه رابط کاربر بهطور کارآمد نیاز اطلاعات کاربر را تأمین میکند، تیم UI در حال کار بر روی نحوه ظاهر شدن همه این عناصر روی صفحه رابط است.
بگذارید در مرحلهای از مراحل طراحی تصمیم بگیریم که باید دکمههای اضافی به یک صفحهنمایش داده شده اضافه شوند. این نحوه سازماندهی دکمهها را تغییر میدهد و ممکن است نیاز به تغییر شکل یا اندازه آنها داشته باشد.
گروه UX بهترین روش برای قرار دادن دکمهها را تعیین میکند درحالیکه گروههای UI طراحیهای خود را متناسب با طرح جدید تنظیم میکنند. ارتباط و همکاری مداوم بین طراحان UI و UX به شما اطمینان میدهد که رابط کاربری نهایی تا آنجا که میتواند خوب به نظر میرسد، درعینحال کارآمد و بصری عمل میکند.
تحقیقات کلیدی
تحقیقات برای طراحان UI و UX بسیار حیاتی است. برای هر دو رشته مهم است که تا آنجا که ممکن است اطلاعات خوبی برای کمک به آنها در ساختن طراحی مناسب جمعآوری کنند و هر دو رویکرد مشابهی را دنبال میکنند.
هر دو در مورد خواسته کاربران تحقیق خواهند کرد. آنچه آنها از برنامههای کاربردی درحالتوسعه انتظار دارند. این تحقیق غالباً تکراری است و شامل جلسات قابلیت استفاده است، جایی که کاربران واقعی با نسخههای مقیاس بندی شده از عملکردهای خاص یا طرحهای تصویری در حال آزمایش برای تعیین اینکه آیا طراحان در مسیر مناسب حرکت میکنند، تعامل میکنند. بازخورد با هر تکرار یکپارچه میشود.
این فرایند شامل تولید نمونههای اولیه با قابلیت اطمینان پایین است. این همچنین میتواند شامل نمونههای سریع تصویری و آزمایش A / B از نسخههای مختلف ممکن از شکل و احساس رابط باشد تا مشخص شود کدامیک از کاربران را ترجیح میدهند.
15 قانونی که هر طراح UX باید بداند
1- UX (فقط) رابط کاربر نیست
رابط کاربری بخشی از تجربه کاربر است.تعویض UX با طراحی UI، گویی این دو یکسان هستند، یک اشتباه رایج در بین بسیاری از طراحان است. درک تفاوت بین این دو رشته ضروری است. بهطور خلاصه، رابط کاربری فضایی است که تعاملات بین انسان و یک محصول در آن رخ میدهد، درحالیکه User Experience نتیجه احساسی پس از تعامل با یک محصول است.
2- مخاطبان خود را بشناسید
تحقیقات کاربر اولین گام طبیعی درروند طراحی است
جای تعجب نیست که یکی از مهمترین عواملی که باید هنگام طراحی محصول در نظر بگیرید مخاطب است. اگر قصد دارید محصولی را طراحی کنید که کاربران شما آن را دوست داشته باشند، باید در مورد خواسته و نیاز واقعی مخاطبان خود تصوری داشته باشید؛ و این بدان معنی است که تحقیقات کاربر باید بخشی اساسی از روند طراحی UX باشد.
مهم است که کاربران خود را قبل از شروع طراحی، در ذهن خود نگه دارید! به شما این امکان را میدهد که برای افرادی که از محصول شما استفاده میکنند و بهجای ویژگیها روی مزایا تمرکز میکنند، ارزش قائل شوید.
3- شما کاربر نیستید
آزمایش با کاربران واقعی یک قسمت اساسی از فرآیند طراحی است
طراحان اغلب تصور میکنند افرادی که از رابطهای خود استفاده میکنند مانند آنها هستند. درنتیجه، طراحان رفتارها و واکنشهای خود را به کاربران نشان میدهند؛ اما فکر اینکه کاربر خود هستید مغالطه است. این تأثیر در روانشناسی اجماع کاذب نامیده میشود – گرایش به این فرض که دیگران عقاید ما را دارند و در یک زمینه خاص رفتار مشابهی دارند.
بهاحتمالزیاد، افرادی که از محصول شما استفاده میکنند دارای زمینههای مختلف، ذهنیتهای مختلف، مدلهای ذهنی متفاوت و اهداف متفاوت هستند. بهعبارتدیگر، آنها شما نیستید.
تکنیکی وجود دارد که به طراحان کمک می کند تا بر سوگیری اجماع کاذب غلبه کنند، به نام آزمودن قابلیت استفاده. اگر میخواهید محصولی را بسازید که کاربران عاشق آن هستند، پس باید روی آزمایش تمرکز کنید.
آزمایش با کاربران واقعی (نه با هم تیمیها، دوستان یا خانواده)، به طراحان این امکان را میدهد تا یاد بگیرند که چگونه محصولات مناسب افرادی که از آنها استفاده میکنند، ایجاد کنند. این ممکن است وقتگیر باشد، اما تنها راه اطمینان از حرکت در مسیر درست است.
4- طراحی را برای بازههای کوتاه توجه تطبیق دهید
کاربران را با اطلاعات بیشازحد تحت فشار قرار ندهید
دامنه توجه به مدتزمانی که کسی بدون انجام حواسپرتی تمرکز میکند، روی یک کار تعریف میشود. مطالعهای که در سال 2015 توسط مایکروسافت انجام شد نشان داد که متوسط طول توجه انسان از 12 ثانیه به 8 ثانیه کاهشیافته است. این بدان معناست که اکنون دامنه توجه ما نسبت به ماهی قرمز کمتر است. طراحان برای مقابله با این رفتار باید سازگاری داشته باشند، با این هدف كه مردم را در اسرع وقت به اطلاعات موردنیاز خود برسانند.
طراحان باید با حذف عناصر یا محتوای غیرضروری که از کاربر پشتیبانی نمیکند، رابطها را ساده کنند. تکنیکی که به طراحان امکان میدهد به آن دست پیدا کنند مینیمالیسم عملکردی است. درعینحال، این بدان معنا نیست که باید تجربهها محدود شود. همه اطلاعات باید ارزشمند و مرتبط باشند.
5- روند UX در سنگ تنظیم نشده است
فرآیند طراحی خود را برای محصولی که طراحی میکنید متناسب کنید
فرآیند UX جنبه ساخت یا شکستن آن در طراحی UX است. بدون یک روند UX، یک طراح میتواند کاملاً در تاریکی حرکت کند. از طرف دیگر، یک فرآیند توسعه ux روشن و مختصر، امکان ایجاد تجربههای شگفتانگیز را برای کاربران فراهم میکند.
بسیاری از طراحان معتقدند که یک فرآیند جهانی UX وجود دارد که میتواند برای همه پروژهها اعمال شود. متأسفانه، چیزی بهعنوان طراحی یکسان و متناسب UX وجود ندارد. درحالیکه تعریف مراحل جداگانه برای هر پروژه امکانپذیر است، یک فرآیند دقیق UX همیشه باید بر اساس نیازهای پروژه انتخاب شود.
هر پروژه منحصربهفرد است و نیازهای خاص خود را دارد. این بدان معنی است که برای ایجاد بهترین تجربه ممکن کاربر، یک طراح باید آماده باشد تا روند طراحی خود را بر اساس مشخصات پروژه سازگار کند.
بهعنوانمثال، اگر شما در حال طراحی یک محصول جدید هستید ممکن است لازم باشد زمان بیشتری را صرف تحقیقات کاربر و توضیحات موردنیاز کنید؛ اما اگر در حال طراحی مجدد یک محصول موجود هستید، ممکن است لازم باشد زمان بیشتری را برای اعتبار سنجی طراحی (انجام قابلیت استفاده و تست A / B یا کار با گزارشهای تحلیلی) اختصاص دهید.
6- نمونه اولیه قبل از ساخت یک محصول واقعی
مرحله طراحی محصولات دیجیتالی باید شامل یک مرحله نمونهسازی باشد
پرش از نمونهسازی و تلاش زیاد برای ساخت یک محصول واقعی، یکی دیگر از اشتباهات رایج (و خطرناک) در بین بسیاری از گروههای طراحی است. وقتی ما برای ایجاد چیزی که فکر میکنیم عالی است تلاش زیادی میکنیم، واقعاً استرسآور خواهد بود که بدانیم وقتی آن را در طبیعت رها میکنیم مطابق انتظار جواب نمیدهد.
نمونهسازی اولیه ایجاد مدلی از یک محصول است تا بتوان آن را آزمایش کرد. ابزارهای نمونهسازی اولیه به شما امکان میدهد قبل از صرف وقت با یک تیم مهندسی برای ساختن محصول واقعی، فرضیه خود را بسنجید. طراحان میتوانند از تکنیکهای مختلف طراحی برای نمونهسازی استفاده کنند. یکی از تکنیکهای نمونهسازی مفید نمونهسازی سریع نام دارد. این یک روش محبوب برای ایجاد سریع وضعیت آینده یک محصول است، چه یک وبسایت یا یک برنامه و اعتبار سنجی آن با گروهی از کاربران.
7. هنگام طراحی از محتوای واقعی استفاده کنید
از Lorem Ipsum و متغیرهای ساختگی خودداری کنید
تقریباً هر محصول مبتنی بر محتوا است، خواه متن باشد، تصاویر یا فیلم. میتوان گفت که طراحی یک پیشرفت در محتوا است.
بااینحال بسیاری از طراحان در مرحله طراحی محتوا را در نظر نمیگیرند – آنها از Lorem Ipsum به جای کپی واقعی و متغیرهایی به جای تصاویر واقعی استفاده میکنند. اگرچه ممکن است چنین طراحی در تابلوی هنری یک طراح عالی به نظر برسد، اما اگر همان طرح با دادههای واقعی پر شود، ممکن است تصویر کاملاً متفاوت باشد.
8- کارها را ساده و ثابت ادامه دهید
مشخصه یک رابط کاربری عالی، سادگی و سازگاری است
درزمینهٔ محصولات دیجیتال، سادگی به این معنی است که درک و تعامل با یک محصول آسان است. برای درک نحوه استفاده از یک برنامه یا داشتن نقشه برای پیمایش در آن، لازم نیست که کاربران شما دستورالعملها را بخوانند.
این وظیفه شماست که بهعنوان یک طراح رابط کاربری را انجام میدهید تا همهچیز را واضح و روشن راهنمایی کنید و آنها را از جایی که هستند بهجایی که باید بروند راهنمایی کنید.
همچنین رابطها باید در طول طراحی ثابت باشند. در تلاش برای ایجاد خلاقیت و بهیادماندنی بودن طرحها، بسیاری از طراحان عمدا ناسازگاری در سبک را اضافه میکنند. بهعنوانمثال، میتوان از طرحهای مختلف رنگی در صفحات مختلف وبسایت استفاده کرد.
چنین تصمیمات طراحی اغلب باعث سردرگمی و ناامیدی کاربران میشود؛ بنابراین، همیشه مهم است که عنصر طراحی را آشنا نگهدارید و مهمترین جنبههای طراحی خود را در هر مرحله تقویت کنید. به یاد داشته باشید که اصل کمترین حیرت را در طراحی محصول خود اعمال کنید.
9- شناخت بیش از فراخوان
نمایش عناصری که کاربران میتوانند تشخیص دهند قابلیت استفاده را در مقابل نیاز به یادآوری موارد از ابتدا بهبود میبخشد
با توجه به محدودیتهای حافظه انسانی، طراحان باید اطمینان حاصل کنند که کاربران میتوانند بهطور خودکار نحوه استفاده از برخی ویژگیها محصول خود را بجای اینکه آنها را به یادآوری این اطلاعات بیندازند تشخیص دهند. سعی کنید با شناختن و دسترسی آسان به عملکردها و رابط، بار شناختی را به حداقل برسانید.
10- طراحی را قابلاستفاده و در دسترس کنید
برای مجموعه متنوعی از کاربران که با محصولات شما تعامل دارند طراحی کنید
وقتی نوبت به طراحی میرسد، طراحان اغلب به جای قابلیت و قابلیت دسترسی، در ظاهر و جذابیت وسواس میورزند. بیشتر ما سعی در زیبا جلوه دادن چیزها داریم. اغلب این امر منجر به وضعیتی میشود که زیباییشناسی بیش از قابلیت استفاده برای طراحان اهمیت پیدا میکند.
البته زیباییشناسی مهم است و ما قطعاً باید سعی کنیم طراحیهایمان را جذاب کنیم، اما تنها پس از داشتن محصولات قابلاستفاده. مهمترین کار محصولات و خدمات دیجیتال انجام عملکرد است.
طراحی تعامل در دسترس به کاربران امکان میدهد تا با موفقیت از محصولات دیجیتال جهتیابی، درک و استفاده کنند. محصولی با طراحی مناسب برای همه تواناییها، ازجمله افراد کم بینا، نابینایی، کم شنوایی، اختلالات شناختی یا اختلالات حرکتی، در دسترس کاربران است.
درست است که قابلیت دسترسی مجموعهای از محدودیتها را برای واردکردن در هنگام طرح خود در نظر میگیرد، اما بهبود قابلیت دسترسی محصول شما قابلیت استفاده را برای همه کاربران افزایش میدهد.
11- سعی نکنید خودتان یک مسئله را حل کنید
طراحی یک ورزش تیمی است – به صورت جداگانه کار نکنید
همانطور که لیندون جانسون یک بار گفت: “هیچ مشکلی وجود ندارد که نتوانیم باهم حل کنیم و تعداد کمی وجود دارد که بتوانیم خودمان حل کنیم.” تجارب عالی کاربر نتیجه همکاری بین طراحان و توسعهدهندگان، ذینفعان و کاربران است. چیزی بهعنوان “نبوغ انفرادی ” وجود ندارد. هنگام طراحی، شما باید با بیشترین افراد ممکن کار کنید تا ایدهها، بینشها و افکار آنها در مورد کار خود را به دست آورید.
12- سعی نکنید همه مشکلات را یک باره حل کنید
طراحی یک فرایند تکراری است
مهم است که درک کنیم طراحی UX یک فرایند خطی نیست. مراحل فرآیند UX (ایده پردازی، نمونهسازی اولیه، آزمایش) اغلب همپوشانی قابلتوجهی دارند و معمولاً رفتوبرگشت زیادی وجود دارد. با کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشکل، کاربران و جزئیات پروژه (بهویژه محدودیتها)، ممکن است لازم باشد برخی از تحقیقات انجامشده را دوباره مرور کنید یا ایدههای جدید طراحی را آزمایش کنید.
فکر نکنید که درست پس از فقط یک بار تکرار، میتوان طرح خود را کامل کرد. در عوض، ایدهها را تا حدی اصلاح کنید که بتوانید آنها را با کاربران واقعی آزمایش کنید، بازخورد ارزشمندی را جمعآوری کنید و بر اساس این بازخورد تکرار کنید.
13- جلوگیری از خطاها بهتر از رفع آنهاست
هر زمان ممکن است، محصولات را طراحی کنید تا خطاهای احتمالی را به حداقل برسانید
اشتباه کردن، انسانی است. وقتی افراد با رابط کاربر درگیر میشوند، خطاها اغلب رخ میدهد. گاهی اوقات، این اتفاق میافتد به دلیل اینکه کاربران اشتباه میکنند و بار دیگر نیز به دلیل خرابی یک برنامه اتفاق میافتد. علت هرچه باشد، این خطاها و نحوه رسیدگی آنها تأثیر زیادی در تجربه کاربر دارد.
کاربران از خطاها متنفر هستند و از این احساس که باعث چنین رفتاری میشوند بیشتر متنفر هستند؛ بنابراین، شما باید تلاش کنید تا شرایط مستعد خطا را بهطور کامل از بین ببرید یا آنها را بررسی کنید و قبل از اینکه کاربران اقدام کنند، آنها را مطلع کنید.
14- بازخورد آموزنده ارائه دهید
یک برنامه یا وبسایت باید همیشه کاربران را در جریان اتفاقات قرار دهد
بهعنوان یکی از 10 مقاله اصلی Jakob Nielsen برای کاربرد، قابلیت مشاهده وضعیت سیستم از مهمترین اصول در طراحی رابط کاربر است.
کاربران میخواهند در هر زمان مشخص از زمینه فعلی خود در یک سیستم مطلع شوند و برنامهها نباید آنها را حدس بزنند – آنها باید از طریق بازخورد تصویری مناسب به کاربر بگویند چه اتفاقی میافتد.
ارائه بازخورد فوری بصری، مانند نشانگر متحرک هنگام شروع کار توسط کاربر، یک روش عالی برای آگاهی دادن به کاربران است که یک رابط کار میکند.
15- از طراحی مجدد چشمگیر خودداری کنید
قانون تفاوتهای قابلتوجه وبر را به خاطر بسپارید
تحقیقات نشان میدهد که کاربران از تغییر گسترده در محصولات موجود خود خوششان نمیآید، حتی اگر این تغییرات به نفع آنها باشد.
اگر یک طراحی مجدد قابلتوجه انجام دهید، احتمال زیادی وجود دارد که کاربران از این کار راضی نباشند. این پدیده حتی یک نام علمی نیز دارد – قانون تفاوتهای قابلتوجه Weber’s که بیان میکند کوچکترین تغییر در مسائل منجر به تفاوت محسوسی نخواهد شد.
eBay یکی از شرکتهایی است که به سختی یاد گرفته است که کاربرانشان تغییرات چشمگیر را دوست ندارند. یک شبه، آنها تصمیم گرفتند پسزمینه زرد روشن را در بسیاری از صفحات خود به پسزمینه سفید تغییر دهند. فوراً، آنها با استدلال در مورد این تغییر، از مشتریان شکایت دریافت کردند.
تعداد قابلتوجهی از شکایات، eBay را مجبور به تغییر طرح دوباره کرد. پسازآن، گروه استراتژی متفاوتی را دنبال کرد. در طی چند ماه، آنها رنگ پسزمینه را هر بار یک سایه زرد تغییر دادند تا اینکه سرانجام، تمامرنگ زرد از بین رفت و فقط سفید باقی ماند. بهطور پیش بینی شده، تقریباً هیچکس این بار متوجه تغییر نشده است.
جمعبندی و نتیجهگیری
با پیشرفت فناوریها و روشهای صنعت ما، وبسایتها و برنامههای وب بهتدریج پیچیدهتر میشوند. آنچه قبلاً یک محیط استاتیک یکطرفه بود، به یک تجربه بسیار غنی و تعاملی تبدیلشده است؛ اما صرفنظر از میزان تغییر در روند تولید، موفقیت یک وب سایت تنها به یک چیز بستگی دارد: نحوه درک کاربران “آیا این وبسایت به من ارزش میدهد؟
استفاده از آن آسان است؟ آیا استفاده از آن خوشایند است؟ ” اینها سؤالاتی است که در هنگام تعامل با محصولات ما در ذهن بازدیدکنندگان میگذرد و آنها اساس تصمیمگیری خود را در مورد اینکه آیا بهطور منظم به کاربر تبدیل میشوند، شکل میگیرد.
تجربه کاربری آخه چه تاثیری تو سئو میتونه داشته باشه وقتی کاربر وارد صفحات میشه و در نهایت خارج میشه ؟
وقتی هدف نهایی کاربر خروج از سایته پس همون بهتر رابط کاربری و تجربه کاربری بد را براش ایجاد کنیم که زیاد زمانگیر هم نباشه تایممون را از دست بدیم.
دیدگاهی که دارید کامل قابل اعتماد اما فرض کنید شما وارد یک فروشگاه میشید و مغازه با یک لامپ زرد کلا روشن هست و بخشی مغازه تاریکه دیوار ها بخاطر کثیف بودن سیاه شده و سوسک در حال بالا رفتن از دیوار و اجناس مغازه هست و شما برای اینکه بخواهید محصول مورد نظر را از مغازه بردارید باید تا انتهای مغازه بروید که اون قسمت تاریک میشه و هیچ لامپی هم نداره و دسترسی بهش خیلی سخته عملا اینجا هم به تجربه خرید شما از اون فروشگاه آسیب وارد میشود و هم ذهنیت بدی از اون برند برایتان شکل میگیره سایت شما هم دقیقا همون مغازه هست فقط در بستر اینترنت و فضای مجازی ui و ux بسیار اهمیت دارد.
موفق و پیروز باشید.
همیشه برام سوال بود که تجربه کاربری ux چیست چون تو خیلی جمع ها ازش صحبت میشد اما من نمیدونستم چیه واقعا خیلی اتفاقی تو یکی از سوشیال ها اینو دیدم که به سایت شما آدرس داده بود من اینو خوندم واقعا خوشحال شدم که به علمم به مقدار ناچیزی اضافه شد.
من بیشتر از شما خوشحال شدم که بلاگ ما تونست به شما ذره ناچیزی کمک کنه و به علم شما اضافه کنید.
موفق و پیروز باشید!