تعریف بازاریابی یا همان مارکتینگ (Marketing) چیست؟
بازاریابی یا مارکتینگ چیست؟ بازاریابی به معنای یافتن مشتری و فروش کالا و یا خدمات به او است. شاید این مفهوم خیلی ساده باشد ولی واقعیت همین است!
تمام اشکال مارکتینگ صرفنظر از نوع آن بر یک هدف واحد تکیه دارند و آن چیزی نیست جز مشتری و رسیدن به آن! در این مقاله میخواهیم نگاهی متفاوت به علمی وسیع و گسترده، یعنی علم مارکتینگ داشته باشیم.
پس از اینکه زیر ساختهای کسب و کار خود را فراهم کردید و کانالهای ارتباطی برند خود را ساختید دیگر وقت آن رسیده که بازاریابی بیزینس خود را شروع کنید و برندتان را به مخاطبین هدف معرفی کنید.
مارکتینگ در هر کسب و کار اصلیترین بخش آن تجارت محسوب میشود چون اگر مارکتینگ نباشد مشتری نیست و اگر مشتری نباشد فروشی هم در کار نیست و چرخه تجارت شما از کار خواهد افتاد.
این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا با اصول بازاریابی آشنا شوید و ذهنیت درست در خود شکل دهید.در ادامه با بلاگ مهدی عراقی همراه باشید.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی یا همان مارکتینگ (Marketing) مجموعه اقداماتی است که در طی آن یک فرد از یک مخاطب تبدیل به یک مشتری میشود. مارکتینگ از اجزاء اصلی هر کسبوکاری است و شما هیچ کسبوکاری را نمیتوانید پیدا کنید که بدون بازاریابی بتواند دوام داشته باشد.
تعریف بازاریابی از زبان بزرگان
بد نیست در شروع این مقاله کمی با انواع تعاریف مارکتینگ از انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)، سازمان حرفهای بازاریابی و دکتر فیلیپ کاتلر، نویسنده کتابهای کلاسیک مارکتینگ در مدرسه کسبوکار آشنا شوید.
_طبق تعریف هیئت مدیره انجمن مارکتینگ آمریکا (AMA)، بازاریابی فعالیت، مجموعهای از مؤسسات و فرایندهای ایجاد، برقراری ارتباط، تحویل و مبادله پیشنهاداتی است که برای مشتریان، شرکا و جامعه بهطورکلی ارزش دارد.
_دکتر فیلیپ کاتلر بازاریابی را چنین تعریف میکند: “دانش و هنر کاوش، ایجاد و ارائه ارزش برای تأمین نیازهای بازار هدف همراه با سود. بازاریابی نیازها و خواستههای برآورده نشده را مشخص میکند.
اندازه بازار شناسایی شده و پتانسیل سود را تعیین، اندازهگیری میکند. این مشخص میکند که شرکت به کدام بخشها میتواند بهترین خدمات را ارائه دهد و محصولات و خدمات مناسب را طراحی و تبلیغ میکند. ”
جولی باریل :
_بازاریابی بهطور سنتی وسیلهای است که یک سازمان با آن ارتباط برقرار میکند، با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار میکند و آنها را درگیر میکند تا ارزش و درنهایت محصولات و خدمات خود را انتقال دهند.
بااینحال، از زمان ظهور رسانههای دیجیتال، بهویژه نوآوریهای رسانههای اجتماعی و فناوری، بیشتر به شرکتهایی که روابط عمیقتر، معنادارتر و پایدارتری با مردم دارند و میخواهند محصولات و خدمات خود را بخرند، تبدیل شده است.
دنیای رسانهای که بهطور فزایندهای تکهتکه شده است، توانایی اتصال بازاریابها را پیچیده میکند و درعینحال، فرصتی باورنکردنی برای ایجاد کردن قلمرو جدید فراهم میکند.
سام دکر :
_بازاریابی ایجاد ارتباط بین مشتریان با محصولات، مارک (های) تجاری و تجارت شما است، به گونهای که احتمال خرید آنها از شما وجود دارد. یا همانطور که Regis McKenna گفت ، “بازاریابی همه چیز است.”
آن هالند :
- مارکتینگ نوعی توسعه یک رابطه جذاب با هر انسانی است که به شما علاقه نشان میدهد. پل فلانیگان – مشاور، Experiate.net
- مارکتینگ اصطلاح چتری است که شامل تحقیق، مارک تجاری، روابط عمومی، تبلیغات، پاسخ مستقیم، تبلیغات، وفاداری، تولید تقاضا و غیره است.
مارشمن :
- مارکتینگ فرصت شغلی را تعریف میکند، مشتریان سودآور و محصولات / خدماتی را که نیازهای مشتری را برآورده میکند، ایجاد میکند، روابط مشتری را ایجاد میکند، تقاضای مشتری را برانگیخته و ارزش شرکت یا محصول / خدمات را اعلام میکند.
والری اوبن :
مارکتینگ ارتباطات و تبلیغات استراتژیکی است که در ترکیبی از اشکال مانند تبلیغات، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم، از طریق چندین کانال آنلاین و آفلاین، برای جلب مشتری، حفظ مشتری و کوتاه شدن چرخه فروش ارائه میشود.
چرا مارکتینگ مهم است؟
1-بازاریابی در انتقال، مبادله و جابجایی کالا کمک میکند
بازاریابی در انتقال، مبادله و جابجایی کالا بسیار مفید است. کالاها و خدمات از طریق واسطههای مختلف، عمدهفروشان و خردهفروشان و غیره در دسترس مشتریان قرار میگیرد. بازاریابی هم برای تولیدکنندگان و هم برای مصرفکنندگان مفید است.
اولاً، درباره نیازها و ترجیحات خاص مصرفکنندگان و دوما درباره محصولاتی که تولیدکنندگان میتوانند ارائه دهند، بیان میکند.
به گفته پروفسور هانی هانسن “بازاریابی شامل طراحی محصولات قابل قبول مصرفکنندگان و انجام فعالیتهایی است که انتقال مالکیت بین فروشنده و خریدار را تسهیل میکند.”
2-بازاریابی در بالا بردن و حفظ استاندارد زندگی جامعه مفید است
بازاریابی بیش از هر چیز اعطای استاندارد زندگی به جامعه است. پل مازور اظهار داشت، “مارکتینگ تحقق سطح زندگی است”. پروفسور مالکوم مک نایر همچنین افزود که “مارکتینگ ایجاد و تحقق استاندارد زندگی به جامعه است”.
با در دسترس قرار دادن عرضه بی وقفه کالا و خدمات به مصرفکنندگان با قیمت مناسب، بازاریابی نقش مهمی در بالا بردن و حفظ سطح زندگی جامعه داشته است.
جامعه از سه طبقه افراد، ثروتمند، متوسط و فقیر تشکیل شده است. هر آنچه توسط این طبقات مختلف مردم استفاده میشود از طریق مارکتینگ تأمین میشود.
در دوران مدرن، با ظهور آخرین تکنیکهای بازاریابی، حتی اقشار فقیرتر جامعه به سطح معقولی از استاندارد زندگی دستیافتهاند.
این اساساً به دلیل تولید در مقیاس بزرگ و قیمت کمتر کالاها و خدمات است. مارکتینگ سطح زندگی مردم را در دوران مدرن تحت تأثیر قرار داده و انقلابی ایجاد کرده است.
3-بازاریابی اشتغال ایجاد میکند
بازاریابی مکانیسم پیچیدهای است که افراد زیادی را به یک شکل یا شکل دیگر درگیر میکند. عمده عملکردهای مارکتینگ عبارتاند از خرید، فروش، تأمین مالی، حملونقل، انبارداری، تحمل ریسک و استانداردسازی و غیره. در هر یک از این عملکردها فعالیتهای مختلفی توسط تعداد زیادی از افراد انجام میشود.
بنابراین، مارکتینگ به افراد زیادی اشتغال میبخشد. تخمین زده میشود که حدود 40٪ از کل جمعیت بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به بازاریابی وابسته باشند. در دوره مدرن تولید و صنعتی سازی در مقیاس بزرگ، نقش بازاریابی گسترشیافته است.
این نقش بزرگ بازاریابی فرصتهای شغلی زیادی را برای افراد ایجاد کرده است. Converse، Huegy و Mitchell بهدرستی اشاره کردهاند که “برای داشتن تولید مداوم ، باید مارکتینگ مداوم وجود داشته باشد، فقط در این صورت میتوان اشتغال را پایدار نگه داشت و سطح بالای فعالیت تجاری را ادامه داد”.
4-بازاریابی بهعنوان منبع درآمد و درآمد
اقدامات مربوط به حوزه بازاریابی بسیار میتواند درآمدزا باشد.
همه عملکردهای مارکتینگ مهم است، باسکیرک اشاره کرده است که، “هر فعالیتی در ارتباط با کسب درآمد یک اقدام بازاریابی است.
مارکتینگ از طریق ایجاد برنامههای زمانی، مکانی و دارایی، فرصتهای زیادی برای کسب سود در فرآیند خریدوفروش کالا فراهم میکند.
این درآمد و سود در این بخش سرمایهگذاری مجدد میشود و بدین ترتیب در آینده سود بیشتری کسب میشود. به بازاریابی باید بیشترین اهمیت داده شود، زیرا بقای شرکت به تأثیر عملکرد بازاریابی بستگی دارد.
5-مارکتینگ بهعنوان مبنایی برای تصمیمگیری عمل میکند
یک تاجر با مشکلات زیادی روبرو است به شکل چه چیزی، چگونه، چه زمانی، چه مقدار و برای چه کسی تولید کند؟ درگذشته مشکلات بازارهای محلی کمتر بود. بین تولیدکننده و مصرفکننده رابطه مستقیم وجود داشت.
در دوران مدرن، بازاریابی به کاری بسیار پیچیده و خسته کننده تبدیل شده است. مارکتینگ به عنوان یک فعالیت تخصصی جدید همراه با تولید ظهور کرده است.
درنتیجه، تولیدکنندگان تا حد زیادی به مکانیسم بازاریابی بستگی دارند تا تصمیم بگیرند که چه چیزی را تولید و بفروشند. با کمک تکنیکهای مارکتینگ ، یک تولید کننده میتواند تولید خود را بر این اساس تنظیم کند.
6-بازاریابی بهعنوان منبع ایدههای جدید عمل میکند
مفهوم بازاریابی مفهومی پویا است. با گذشت زمان کاملاً تغییر کرده است. چنین تغییراتی تأثیرات گستردهای بر تولید و توزیع دارد. با تغییر سریع سلیقه و ترجیح افراد، بازاریابی نیز باید به همان روش برسد.
بازاریابی بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری، زمینه را برای درک این الگوی تقاضای جدید فراهم میکند و ازاینرو کالاها را بر این اساس تولید و در دسترس قرار میدهد.
7-بازاریابی در توسعه اقتصاد مفید است
آدام اسمیت اظهار داشت که “تا زمانی که کسی چیزی را نفروشد در کشور، هیچ اتفاقی نمیافتد”. بازاریابی سلطنتی است که اقتصاد را به چرخش درمیآورد.
سازمان مارکتینگ ، ازنظر علمی سازمان یافته تر، اقتصاد را قوی و پایدار میکند، هرچه فشار بر عملکرد بازاریابی کمتر باشد، اقتصاد ضعیفتر خواهد بود.
8 مفهوم اصلی بازاریابی
فیلیپ کاتلر ، نویسنده برجسته، بازاریابی مدرن را چنین تعریف میکند: “مارکتینگ یک فرایند اجتماعی و مدیریتی است که توسط آن افراد و گروهها از طریق ایجاد و تبادل کالا و ارزش با دیگران، آنچه را که نیاز دارند و میخواهند، به دست میآورند.” تجزیهوتحلیل دقیق این تعریف لزوماً برخی مفاهیم اصلی بازاریابی را آشکار میکند.
نیازها
وجود نیازهای برآورده نشده پیششرط انجام فعالیتهای بازاریابی است. بازاریابی سعی دارد نیازهای مصرفکنندگان را برآورده کند. نیاز یک حالت ذهنی است که نشاندهنده کمبود و بیقراری است.
نیازها ماهیت فیزیولوژیکی دارند. مردم به غذا، مسکن، لباس، احترام، تعلق و موارد دیگر نیاز دارند. توجه داشته باشید که نیازها ایجاد نمیشوند. آنها در انسان از قبل وجود داشتهاند. نیازها تنش فیزیولوژیکی ایجاد میکنند که میتواند با مصرف / استفاده از محصولات از بین بروند.
خواستهها
خواستهها درواقع شاید شکل متفاوتی از نیازها هستند. بهعبارتدیگر خواستهها گزینهای برای رفع نیازهای خاص است. بهعنوانمثال غذا یک نیاز است که میتوان آن را با استفاده از گزینههای مختلف مانند نان، شیرینی، اسنک و… برطرف کرد.
این گزینهها بهعنوان خواسته شناخته میشوند. درواقع با استفاده از گزینههای مختلف میتوان هر نیاز را برآورده کرد.
حداکثر رضایت از نیاز مشتری بستگی به در دسترس بودن گزینههای بهتر دارد. نیازها محدود است، اما خواستهها بسیار است.
برای هر نیاز، خواستههای زیادی وجود دارد. بازاریاب میتواند خواستهها را تحت تأثیر قرار دهد، نه نیازها را. او در ایجاد و ارضای خواستهها متمرکز است.
تقاضا
تقاضا هر کالایی با توجه به توانایی و تمایل برای خرید آنها مشخص میشود. تقاضا همیشه در رابطه با زمان بیان میشود.
بازاریاب سعی میکند با جذابیت، قیمت مناسب و دسترسی آسان به محصول، تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد. مدیریت مارکتینگ مربوط به مدیریت کوانتوم و زمان تقاضا است. مدیریت بازاریابی را مدیریت تقاضا مینامند.
تولید – محصول
محصول همچنین میتواند به عنوان بسته رضایت، جسمی و روانی هر دو شناخته شود. محصول شامل محصول اصلی (محتویات اساسی یا ابزار اصلی)، ویژگیهای مربوط به محصول (رنگ، مارک تجاری، بستهبندی، برچسبگذاری، انواع و غیره) و خدمات مربوط به محصول (خدمات پس از فروش، ضمانت، تحویل رایگان در منزل، تعمیر و غیره)؛ بنابراین، محصول ملموس بسته خدمات و یا مزایا است.
بازاریاب باید به جای خود محصول، مزایا و خدمات محصول را در نظر بگیرد.
بازاریاب میتواند نیازها و خواستههای مصرفکنندگان هدف را از طریق محصول برآورده کند. بهطورکلی میتوان آن را هر چیزی که برای تأمین یک نیاز یا خواسته به کسی پیشنهاد شود، تعریف کرد.
بهطورمعمول، محصول بهعنوان یک ماده قابللمس در نظر گرفته میشود، بهعنوانمثال، قلم، تلویزیون، نان، کتاب و غیره.
بااینحال، اهمیت در خدمات ارائه شده توسط محصول است. مردم فقط به داشتن کالا علاقهمند نیستند، بلکه علاقمهمند به خدماتی هستند که توسط آنها ارائه میشود. بهعنوانمثال، ما قلم نمیخریم، بلکه نوشته های دلخواهمان بر روی کاغذ را میخریم.
به همین ترتیب، ما یک ماشین خریداری نمیکنیم، اما خدمات حملونقل داریم. فقط داشتن محصول کافی نیست، این محصول باید نیازها و خواستههای ما را تأمین کند؛ بنابراین، محصول فیزیکی فقط وسیلهای است که به ما خدمات ارائه میدهد.
طبق تعریف، هر چیزی که بتواند نیاز و خواسته شما را برآورده کند میتواند یک محصول باشد؛ بنابراین، محصول ممکن است به اشکال جسم فیزیکی، شخص، ایده، فعالیت یا سازمان باشد که میتواند هر نوع خدماتی را ارائه دهد که برخی نیازها یا خواستهها را برآورده کند.
سودمندی (ارزش)، هزینه و رضایت
سودمندی به معنای ظرفیت کلی محصول برای برآوردن نیاز و خواسته است. انتخاب محصول یک مفهوم راهنما است. هر محصول دارای درجه مختلفی از کاربرد است. بر اساس سطح مطلوبیت، محصولات میتوانند از بیشترین نیازها تا کمترین نیازها را مرتب کنند.
سودمندی، برآورد مصرفکننده از ظرفیت کلی محصول برای تأمین نیازهای خود است. خریدار چنین محصولی را خریداری میکند که کاربرد بیشتری دارد. بنابراین قدرت محصول برای برآوردن یک نیاز خاص است.
هزینه به معنای قیمت محصول است. این یک ارزش اقتصادی محصول است. هزینههایی را که مشتری برای استفاده از برخی خدمات باید بپردازد، میتواند بهعنوان هزینه باشد. سودمندی محصول با هزینهای که وی باید بپردازد مقایسه میشود.
رضایت یعنی برآوردن نیازها. رضایت زمانی امکانپذیر است که خریدار تصور کند ارزش محصول نسبت به هزینه پرداختشده بیشتر است.
رضایت، تنشی را که به دلیل نیازهای برآورده نشده برانگیخته است، از بین میبرد. بهطور خلاصه، سودمندی / ارزش بیشتر با هزینه کمتر منجر به رضایت بیشتر میشود.
مبادله، معامله و انتقال
تبادل در مرکز مارکتینگ قرار دارد. مدیریت مارکتینگ تلاش میکند به مبادله موردنظر برسد. افراد میتوانند نیازها و خواستههای خود را به یکی از چهار روش ارضا کنند – تولید خود، ربودن، گدایی یا مبادله.
مارکتینگ تنها زمانی ظهور میکند که افراد بخواهند نیازها و خواستههای خود را از طریق مبادله برآورده کنند. تبادل عملی است که با ارائه چیزی در ازای آن، کالای موردنظر خود را از شخص دریافت میکنید. به دست آوردن شیرینی با پرداخت پول مثالی برای مبادله است.
تبادل در صورت رعایت پنج شرط زیر امکانپذیر است:
- حداقل باید دو طرف وجود داشته باشد
- هر طرف چیزی دارد که ممکن است برای طرف مقابل ارزش داشته باشد
- هر طرف توانایی برقراری ارتباط و تحویل را دارد
- هر طرف در پذیرش یا رد پیشنهاد مبادله آزاد است
- هر یک از طرفین اعتقاد دارد که معامله با طرف دیگر مطلوب است
معامله با تبادل فرق دارد
تبادل یک فرایند است، نه یک رویداد. این بدان معنی است که مردم در حال مذاکره و حرکت به سمت توافق هستند. وقتی توافق حاصل شد، معامله است. معامله تصمیمی است که انجام گرفته است.
معامله شامل شرایط زیر است:
- حداقل دو چیز ارزشمند
- توافق با شرایط
- زمان توافق
- محل توافق
- یک قانون (سیستم حقوقی) قرارداد برای جلوگیری از بی اعتمادی
انتقال شامل بدست آوردن چیزی بدون هیچگونه پیشنهاد یا ارائه هر چیزی بدون هیچگونه بازگشتی است. انتقال یک فرآیند یکطرفه است؛ اما، انتقال خالص به سختی در عمل یافت میشود. شخص با برخی انتظارات بیان نشده چیزی را منتقل میکند.
روابط و شبکه
روش مارکتینگ امروز به رابطه سازی اهمیت بیشتری میبخشد. یک بازاریاب هوشمند سعی در ایجاد روابط طولانیمدت، مطمئن و “برد-برد” با مشتریان، توزیعکنندگان و تأمینکنندگان با ارزش دارد. مارکتینگ رابطهای به اعتماد، تعهد، همکاری و درک بالایی نیاز دارد.
شبکه نتیجه نهایی مارکتینگ رابطهای است. یک شبکه بازاریابی متشکل از شرکت و ذینفعان حامی آن است – مشتریان، کارمندان، تأمینکنندگان، توزیعکنندگان، آژانسهای تبلیغاتی، دانشگاهها و …است، که نقش آنها برای موفقیت در تجارت ضروری است.
این یک تنظیم دائمی از روابط با سهامداران است. یک شبکه خوب از روابط با ذینفعان اصلی منجر به برتری عملکرد بازاریابی در طول زمان میشود.
بازار، بازاریابی، بازاریاب و مشتری بالقوه
در مدیریت مارکتینگ ، کلمات اغلب استفاده شده عبارتاند از بازار، بازاریابی، بازاریاب و مشتری بلقوه. یک بازار متشکل از کلیه مشتریان بالقوه است که نیاز خاصی دارند و یا خواهان آن هستند که ممکن است مایل و قادر به تعویض این نیاز یا خواسته باشند.
مارکتینگ فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن افراد و گروهها از طریق ایجاد و تبادل محصول و ارزش با دیگران، آنچه را که نیاز دارند و میخواهند، به دست میآورند.
بازاریاب کسی است که به دنبال یک یا چند مشتری بالقوه (خریداران) برای مشارکت در یک بورس است. در اینجا، فروشنده میتواند بازاریاب باشد زیرا میخواهد دیگران درگیر مبادله شوند. بهطورمعمول، میتوان از شرکت یا واحد تجاری بهعنوان بازاریاب نام برد.
Prospect شخصی است که بازاریاب تشخیص میدهد بهطور بالقوه مایل و قادر به تبادل است. (در صورت مبادله بین دو شرکت، میتوان هر دو را بهعنوان چشمانداز و همچنین بازاریابان گفت).
بهطورکلی، مشتری که برای تأمین نیازها یا خواستههای خود از یک شرکت خریداری میکند را میتوان بهعنوان چشمانداز احتمالی عنوان کرد.
آشنایی با انواع بازاریابی
بازاریابی روشهای مختلفی دارد و شاید نتوان همه آنها را نام برد و بهدرستی تعریف کرد. ولی ما در اینجا به چند نمونه از مهمترین اشکال مارکتینگ اشاره میکنیم:
بازاریابی اینترنتی
بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال مارکتینگ به معنی نقلوانتقال کالا و یا خدمات بر بستر اینترنت. این یک تعریف ساده و کاربردی برای دیجیتال مارکتینگ است؛
اما اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر داشته باشیم بازاریابی اینترنتی یعنی اینکه ما کالا و یا خدمات را از طرف مختلف مانند ایمیل، سایت، شبکههای اجتماعی و… به مشتری ارائه میکنیم و مشتری با بررسی و تحقیق آن را انتخاب میکند.
بازاریابی پیامکی
بازاریابی پیامکی همانطور که از اسم آن پیداست با استفاده از پیامک ما محصولات و خدمات و تخفیفات و رویدادها را به مخاطب عرضه کرده و با قرار دادن یک لینک دعوت او را به صفحه محصول و یا رویداد دعوت میکنیم.
بازاریابی ایمیلی
ایمیل مارکتینگ از طریق ایمیل انجام میشود. شاید تصور کنید که این روش منسوخ شده، ولی هنوز هم یکی از بهترین روشها است. بهخصوص برای کسب و کارهای نوپا.
در این روش بازاریابی، ما یک لیست ایمیل از مشریان و مخاطبین خود تهیه میکنیم و بهصورت دورهای او را از خدمات و محصولات و یا مقالات سایت و… مطلع میکنیم.
بازاریابی دهانبهدهان
بازاریابی دهان به دهان به این معنی است که وقتی شخصی محصول و یا خدمتی را میخرد، آن را برای فرد دیگری تعریف میکند و به این صورت کالا و یا خدمات بدون اینکه ما هزینهای پرداخت کنیم دهانبهدهان میگردد.
این مدل بازاریابی میتواند یک رویه منفی هم داشته باشد! چراکه برخی از مشتریان ممکن است بر اساس سلیقه و احساسات و مسائل دیگر درباره شما و کسبوکار شما بدگویی کنند و مخاطب و مشتری شما کاهش یابد.
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی یا به قول ویکیپدیا (Viral marketing) از دیگر روشهای بازاریابی است که معمولاً به صورت مجازی و در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی انجام میشود.
درواقع شما با استفاده از بازاریابی ویروسی از طریق شبکههای اجتماعی رشد تصاعدی “آگاهی از برند” را خواهید داشت.
یک مثال ساده از بازاریابی ویروسی همین استفاده از فیلمهایی است که دستبهدست در شبکههای اجتماعی و کانالهای مختلف در حال گردش است.
درواقع این فیلم در ابتدا توسط یک تولیدکننده منتشر میشود و توسط یک یا چند اکانت کاربری توسط افراد دیگری قرار میگیرد و همینطور بهصورت ویروسی در کل وب پخش خواهد شد.
بازاریابی شبکه ای
بازاریابی شبکه ای که همان نتورک مارکتینگ و یا فروش هرمی (بازاریابی هرمی) می باشد شیوه ی دیگری از بازاریابی است. در این روش شرکت ها محصولات و خدمات خود را بدون واسطه به فروش می رسانند و مشتریان این شرکت ها می توانند محصولات و خدمات شرکت را تبلیغات کرده و پورسانت دریافت کنند.
در این مدل مارکتینگ تبلیغات به صورت چهره به چهره و همینطور تبلیغات کلامی است. و مدل درآمد هم از طریق فروش مستقیم کالا و یا خدمات به مشتری است و هم زیر مجموعه گیری است.
تحقیقات نشان میدهد که 70 تا 75 درصد افرادی که از این طریق فعالیت می کنند به درآمد نمیرسند دلسرد میشوند به سر کار قبلی خود باز میگردند.
جمعبندی و نتیجهگیری
در این تاپیک در مورد یک ابزار مهم کسبوکارها یعنی مارکتینگ صحبت کردیم. کسبوکار شما فارغ از نوع آن لازم است تا از طریق ابزار بازاریابی به مشتری عرضه شود تا مخاطب بتواند آن را بهدرستی بشناسد و در صورت اطمینان از شما خرید کند.مارکتینگ میتواند انواع مختلفی داشته باشد که درنهایت هدف همه آنها یک چیز است” ارائه به مشتری”.