بازاریابی تهاجمی یا (Aggressive Marketing) چیست؟
یا میدانید بازاریابی تهاجمی یا بازاریابی تدافعی چیست؟ بسیاری از افراد هنگامیکه کلمه «تهاجم» را میشنوند، بهصورت ناخودآگاه به جنگ و مناقشه فکر میکنند!
اما صبر کنید، منظور ما چیز دیگری است؛ استفاده از این مفهوم میتواند چنان مزایای فوقالعادهای را برایتان به وجود پیآورد که بهصورت دائمی از آن استفاده کنید و پیشرفت روزافزون خودتان را ببینید.
ما با استفاده از بازاریابی تهاجمی سعی میکنیم کاری کنیم که مخاطبان هدفمان نسبت به برند و محصولاتی که ما داریم واکنش نشان دهند و بهصورت کلی، توجهشان جلب شود. با این کار، شما به آنان میفهمانید که: «هی، ماهم در بازار وجود داریم. بهتر است که بیایی و نگاهی بی اندازی»
در این مقاله از سایت مهدی عراقی، قصد داریم بگوییم بازاریابی تهاجمی چیست و یکسری استراتژیهای مؤثر برای موفقیت در آن را بیان کنیم.
بازاریابی تهاجمی چیست؟
اگر بهتازگی وارد دنیای بازاریابی شده باشید، احتمالاً با مفهومی به نام «بازاریابی تهاجمی» بارها و بارها برخورد داشتهاید؛ اما بهراستی برندهای مختلف چگونه میتوانند با این نوع بازاریابی به موفقیت و سودهای بزرگی دست پیدا کنند؟
بهصورت کلی، بازاریابی تهاجمی یعنی ما تمامی استراتژی و روشهای کار در سازمانمان را به بخش بازاریابی میسپاریم تا با انجام کارهایی که نیاز دارند به اهداف خودشان برسند؛ زیرا با این کار ما مطمئن هستیم که میتوانیم به سودهای بالایی دست پیدا کنیم و سود بالاتر یعنی میتوانیم در بازارهای رقابتی امروزه جان سالم به درببریم.
یکی از کارهایی که قبل از شروع هرگونه کمپین بازاریابی باید به آن توجه کنیم، کنار گذاشتن تعصبهای قدیمی و استراتژیهایی است که ما آر به اهدافمان نمیرساند. در بازاریابی تهاجمی، تمام تمرکز ما باید روی حداکثر رشد ممکن و یادگیری چیزهای مختلف باشد و نباید با این فکر که فقط باهوش و ذکاوت میتوان به موفقیت رسید ادامه دهیم.
در بازاریابی تهاجمی، ما سعی میکنیم با تشکیل دادن یک تیم قدرتمند و سرشار از افراد متخصص، استراتژیهای بسیار خاصی را پیاده کنیم و در تمام سازمان از آن پیروی کنیم. یکی از نکتههایی که در این زمینه بسیار حائر اهمیت است، تلاش دائمی برای یادگیری مفاهیم جدید بازاریابی است تا بتوانیم به کمک آنان خلاقیتهای خوبی از خودمان بروز دهیم و راهکارهای کاملاً کاربردی ارائه کنیم.
زمانی که شروع به استفاده از بازاریابی تهاجمی کنید و آن را به مدت طولانی ادامه دهید، این منظور را مشتریان هدف میرسانید که ثابتقدم و منظم هستید و در رساندن نیازهای موردنیازشان به آنها، لحظهای درنگ نمیکنید.
یکی از فایدههایی که در این نوع بازاریابی میتوانید تجربه کنید، افزایش قیمت سهامتان است که این اتاق میتواند بهصورت بسیار قابلتوجه باشد. این موضوع باعث میگردد که معاملهگرهای سهام زیادی بهیکباره شروع به سرمایهگذاری روی برندتان بکنند و ازاینرو سرعت رشدتان هرروز بیشتر و بیشتر میگردد.
در بازاریابی تهاجمی، ما از استراتژیهای بسیار زیادی استفاده میکنیم تا به اهداف سازمان برسیم. بهعنوانمثال، یکی از این روشها که در تمامی کمپینها به کار میرود، کنترل دقیق روی سطح قیمت محصولات و بخش مدیریت مالی است.
کارمندانی که در سازمانی کار میکنند که از استراتژی بازاریابی تهاجمی بهره میبرد، دیگر فقط یک کارمند نیستند و تمامی آنان باید خودشان را یک بازاریاب بدانند و اصول زیادی را در این زمینه فرابگیرند؛ زیرا تنها در این صورت است که میتوانید نتایج موردنظرتان را کسب کنید و باعث رشد اقتصادی سازمان شوید.
احتمالاً تا به اینجا و با توجه به توضیحاتی که خدمتتان ارائه دادهام، میدانید هدف از بازاریابی تاجمی چیست؛ اما بهصورت کلی، با از انجام این عملیات دو هدف کلی داریم:
- نیازهای مشتریان را به بهترین شکل ممکن برطرف کنیم و به آنان سود برسانیم
- میزان سوددهی شرکتمان را بهبود دهیم تا در بازارهای رقابتی رشد کنیم
برای موفقیت در بازاریابی تهاجمی چهکارهایی باید انجام دهیم؟
تقریباً تمامی بازاریابان امروزی میدانند که برای رسیدن به موفقیت یک محصول، باید آن در بالاترین کیفیت ممکن باشد و تمامی انتظارات احتمالی مشتری را حل کند.
شما بهعنوان یک تولیدکننده، باید محصولی را تولید کنید که ازنظر کیفیت، قیمت، خدمات پس از فروش و … در بهترین سطح ممکن قرار داشته باشد به صورتی که رقیبان شما از تولید چیزی مانند آن ناتوان باشند و مشتری بلافاصله پس از استفاده از آن، عاشقش شود.
اگر بتوانید این مزیت رقابتی را بسازید و خودتان و محصولتان را خاص جلوه دهید، نهتنها سودهای بسیار بزرگی کسب میکنید بلکه بهمرورزمان بازار هدفتان را در دست میگیرید و بیشترین سهم ممکن را به دست میآورید.
یکی از بخشهایی که بهصورت دائمی باید رویان تمرکز کنید، افزایش رضایت مشتریان است؛ هیچ برندی نمیتواند به موفقیت دست پیدا کند مگر اینکه رضایت مشتریان را به دستآورد و کاری کند که آنان دوباره مشتاق به خرید محصولاتش باشند.
برندهای زیادی بودهاند که طی مدت کوتاهی فروشهای زیادی کسب کردهاند اما به دلیل عدم رفع نیاز مشتریان و نارضایتیشان، خیلی سریع ورشکسته شده و نابودشدهاند.
بهصورت کلی افزایش رضایت مشتریان مساوی است با تبدیل آنان به مشتری وفادار که بیشترین سود ممکن را برای شما به همراه خواهد داشت.
حالا شاید از خودتان بپرسید که چگونه میتوانیم مشتریانی وفادار به وجود بی آوریم؟
جواب بسیار ساده است و در بالاتر خدمتتان عرض کردم محصولی تولید کنید که کاملاً بر اساس نیاز مشتریان باشد به صورتی که از پسخرید آن، احساس برنده بودن کنند.
البته توجه کنید که در بازاریابی تهاجمی تمامی فعالیتهای شما بر این اساس خواهد بود و طبیعتاً با سختیهای زیادی مواجه میشوید. پس این انتظار این را نداشته باشید که در کوتاهمدت نتایج خاصی را دریافت کنید؛ اهدافتان را بلندمدت انتخاب کرده و از قانون صبوری پیروی کنید.
پس در مرحله اول، شما باید بدانید که دقیقاً چه نقاط قوطی دارید و این نقاط قوت در برابر فرصتهای موجود در بازار چگونه عمل میکنند. با انجام این کار، شناخت خیلی بیشتری نسبت به خودتان و برندتان به دستی میآورید که برای شروع بازاریابی تهاجمی بسیار حیاتی است.
در مرحله بعد، کمپینها و فعالیتهایتان را باید طوری به سرانجام برسانید که کمترین هزینه ممکن را برایتان داشته باشند تا با صرف کمترین سرمایه، بیشترین بازدهی ممکن را دریافت کنید.
نکته مهمی که وجود دارد این است که شما باید ریسکپذیر بودن بهصورت صحیح را یاد بگیرید و خودتان را برای انواع شکستهای بزرگ و کوچک آماده کنید.
یکی از چیزهای که کمک میکند ریسک کار پایین بیاید و احتمال موفقیتتان بالاتر رود، تقویت قوه تشخیص است؛ استفاده از افراد متخصص که تجارب زیادی در بازاریابی دارند نیز یکی از راهکارهای بسیار عالی به شمار میآید.
تنظیم KPI ها و محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یکی از اقداماتی است که حتماً قبل از شروع بازاریابی تهاجمی باید به آنان توجه داشته باشید و درصورتیکه به نتایج موردنظرتان نرسیدید، آنان را بررسی کنید تا متوجه ایراد کارتان بشوید.
این را بدانید که این نوع از بازاریابی به دنبال اهداف کوتاهمدت نیست و اگر میخواهید در طی مسیری چند ماه به نتایجی بزرگی برسید، پیشنهاد میکنیم بههیچعنوان بهطرف آن نروید. شما باید دائماً به دنبال حفظ منافع مشتریانتان باشید و این فعالیت را به مدت بسیار طولانی ادامه دهید و با تکرار و تمرین انواع تکنیکهای بازاریابی، درنهایت به آن سودی که میخواهید دست پیدا کنید. به همین سادگی!
چند نوع تکنیک در بازاریابی تهاجمی وجود دارد؟
حالا که فهمیدیم بازاریابی تهاجمی چیست، نوبت آن است که بدانیم در این روش از چه استراتژیهایی برای کسب نتایج مطلوب استفاده میشود.
- بازاریابی تحلیلگر: بازاریابی تحلیلگر چیزی بین بازاریابی مدافع و کاوشگر است. در این روش شما نسبت به روش کاوشگر کمتر به دنبال ریسکها میروید اما از طرفی دیگر، ثبات کمتری را در فعالیتهایتان خواهید داشت.
- بازاریابی تدافعی: در بازاریابی تدافعی تمام تمرکز ما این است که به سمت بازاریابی امن و باثباتی برویم که کمترین ریسک ممکن را به دنبال دارند. در این روش، ما تقریباً هیچکدام از کارهایی که درروش تحلیلگر انجام میدهیم را در پیش نمیگیریم.
- بازاریابی کاوشگر: در بازاریابی کاوشگر، ما بهصورت بسیار تهاجمی و با سرعتبالا به سمت بازارهای جدید و فرصتهای موجود در آن میرویم و مجبوریم ریسکهای بزرگی انجام دهیم. این روش، تهاجمیترین در بین سایرین است و اجرای آن نیاز به تجربه و دانش بالایی دارد.
- بازاریابی واکنشی: این روش کاملاً برخلاف بازاریابی کاوشگر است و تنها زمانی وارد بازارهای جدید میشوید که از موفقیت مطمئن باشید یا به دلیلی مجبور به انجام آن شوید؛ در غیر این صورت، ترجیح میدهید درجایی که هستید بمانید و هیچ برنامهای نمیچینید.
استراتژیهای بازاریابی تهاجمی کدام اند؟
حالات که فهمیدیم بازاریابی تهاجمی چیست و چند نوع دارد، نوبت آن است که بدانیم برای موفقیت در این زمینه و شروع کار باید چه چیزهایی را بلد باشیم و چه ویژگیهایی را به دست آوریم.
فعال باشید
فعال و سرزنده بودن برای تمامی انسانهای دنیا جذابیت خاصی دارد. انتظار نداشته باشید که کارکنان بسیار کم انرژی استخدام کنید و نتایجی خوبی نیز به دست آورید!
هنگامیکه تصمیم بگیرید در محیط کار فعالیتتان را گسترش دهید و بیشازپیش شادی کنید، میزان اعتمادبهنفس، رضایت و … کارمندانتان بهشدت افزایش پیدا میکند و اینیکی از چیزهایی است که باعث میشود بسیار بهتر از قبل بازخورد بگیرید و محصولات موردنیاز مشتریانتان را تأمین کنید.
یک کارمند فعال کسی است که دائماً به انجام وظایف خودش مشغول است و هرگز از نظم تعیینشده خارج نمیگردد. همیشه به آینده و روبهجلو فکر میکند و با استفاده از قدرت خلاقیت خودش، راهکارهایی برای حل مشکلات موجود در سازمان ارائه میدهد.
یکی از راهکارهای افزایش میزان سرزندگی در سازمان، تعیین اهداف اسمارت است که درگذشته در سایت مهدی عراقی مقالهای نیز راجع به آن تولید کردیم؛ اما بهصورت کلی، SMART از چهار واژه زیر تشکیلشده است:
- مشخص
- قابلاندازهگیری
- واقعبینانه
- زمانداربهعنوانمثال، هدف «میخواهم پولدار شوم» نهتنها اسمارت نیست، بلکه یک رؤیایی است که هرگز به آن نخواهید رسید؛ اما هدف «من 200 میلیون تومن پول در طی 2 سال آینده میخواهم» میتواند هدف خوب و مناسبی باشد.
محتوای ارزشمند تولید کنید
اگر مقداری راجع به اهمیت تولید محتوا در موفقیت سازمانها تحقیق کرده باشید، حتماً با جمله معروف آقای بیل گیتس یعنی «محتوا پادشاه است» آشنایی دارید. شاید فکر کنید این جمله مقداری اغراقآمیز است و در نشان دادن آن بزرگنمایی شده اما باید به شما بگوییم که اصلاً اینطور نیست.
شما باید همیشه محتوا را در صدر فعالیتهای بازاریابی خودتان قرار دهید و سعی کنید طوری این کار را انجام دهید که مشتریان بالقوهتان کاملاً به ارزشی که برایشان قائل هستید آگاه شوند.
یکی از نکتههای مهمی که در تولید محتوا حتماً باید به آن توجه کنید، زمان مناسب برای انتشار آنان است؛ بهعنوانمثال مخاطبان اینستاگرام در ایران بیشتر در طول روز فعال هستند تا در شب. پس اگر شما یک ویدیو آموزشی تولید کنید و آن را در ساعت 3 صبح منتشر سازید، کمترین بازخورد ممکن را خواهید گرفت.
محتوا یکی از چیزهایی است که بهشدت میتواند درزمینهٔ لید جنریشن به شما کمک کند و باعث میشود مشتریان بالقوه زیادی را به سمت خودتان جلب کنید که هرکدام از آنها ممکن است تبدیل به مشتری وفادار شما گردند.
همانطور که در بالا نیز ذکر کردیم، داشتن مشتریان وفادار است که در بلندمدت باعث رشد سازمانتان میشود بنابراین به این قسمت باید اهمیت زیادی دهید در اولویتهایتان قرار گیرد.
تا جایی که میتوانید عنوانهای جذابی برای محتواها تعیین کنید زیرا مخاطبان بسیار بیشتری از این طریق جذبتان خواهند شد. معمولاً تولیدکنندگان محتوا شرکتهای بزرگ فقط برای این موضوع ساعتهای طولانی وقت صرف میکنند زیرا از اهمیت آن کاملاً باخبر هستند.
در زیر چند نکته به شما میگویم که کمک بسیار به فرآیند تولید محتوا میکند:
- همیشه سعی کنید درزمینهٔ ای که قصد نوشتن راجع به آن دارید، به دانش گستردهای برسید. این موضوع در بازار B2B اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
- قبل از شروع تولید محتوا دقیقاً بدانید که قصد انتقال چه پیامی رادارید
- محتوای تولیدی شما باید بر اساس شخصیت برندتان باشد و ارزشهای آن را زیر سؤال نبرد
- برای افزایش میزان خوانایی و جذابیت، از پاراگرافهای کوتاه و فهرستهای گلولهای استفاده کنید
محصولتان را بهصورت عمیق بررسی کنید
همانطور که میدانید، مردم به تفاوتها پول میدهند و نه به شباهتها؛ بنابراین داشتن مزیت رقابتی یکی از چیزهایی است که حتماً باید وقت زیادی برایش صرف کنید. برای داشتن این مزیت، بررسی محصولتان بهصورت عمقی و مقایسه آن با رقیبان بسیار ضروری و مهم است.
در این مرحله شما باید به بررسی جنبههای مختلف محصول مثل عملکرد، قابلاطمینان بودن، موارد استفاده و … بپردازید تا مطمئن شوید بهترین چیز ممکن را تولید میکنید که ارزش زیادی برای مشتریان دارد.
اگر بررسی عمقی را بهصورت صحیح و درست انجام دهید، به منبع بسیار غنی از اطلاعات دست پیدا میکنید که میتوانند آینده شما در بازار را تضمین کنند.
چیزی که میفروشید را کاملاً بشناسید
در بازاریابی تهاجمی شناختن محصولات بهصورت کامل از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر ندانید دقیقاً چه چیزی میفروشید، هرگز به موفقیت دست نخواهید یافت.
بهعنوانمثال بسیاری از شرکتهای بیمه فکر میکنند که «بیمه» میفروشند! درصورتیکه اصلاً اینطور نیست. هیچ انسانی روی زمین وجود ندارد که از یک کاغذ که بر روی آن نام و اطلاعات و میزان پشتیبانی بیمه از او نوشتهشده باشد خوشش بیاید.
بلکه مردم «خیال راحتی» را از شرکتهای بیمه میخرند. پس همیشه مطمئن شوید که همهچیز را راجع به چیزی که تولید میکنید میدانید.
ریسکپذیر باشید
همانطور که احتمالاً تا به اینجا فهمیدید، بازی امن در بازاریابی تهاجمی معنی ندارد. در این روش بازاریابی، شما باید هر فرصتی را که مناسب دیدید بهسرعت واردش شوید تا از این طریق به سود بالایی دست پیدا کنید.
اگر ترس از شکست خوردن دارید و دائماً به این فکر میکنید که اگر به نتیجه نرسید چه میشود، بهتر است اصلاً طرف بازاریابی تهاجمی نروید.
خلاق باشید
یکی از کلیدهای موفقیت در هر زمینهای، داشتن خلاقیت است. شما باید بهصورت دائمی سعی کنید به ارائه ایدههای نوآورانه بپردازید تا از این طریق به مردم نشان دهید نسبت به رقیبانتان در شرایط بسیار بهتری قرار دارید میتوانید نیازهایشان را بهخوبی برطرف کنید.
همانطور که در بالا نیز گفتیم، ریسکپذیر بودن در این استراتژی بسیار اهمیت دارد پس ترس را کنار بگذارید و راجع به کاری که میکنید اطمینان داشته باشید.
با اینفلوئنسرها صبحت کنید و روابط قدرتمند بسازید
ایجاد روابط با افراد تأثیرگذار درزمینهٔ کاریتان میتواند تأثیرات شگفتانگیزی روی کسبوکارتان داشته باشد. برای انجام این کار در ابتدا سعی کنید این افراد را که درزمینهٔ کاری شما فعال هستند را پیدا کنید و به هر روش ممکن با آنان ارتباطهای پایدار بسازید. به آنها دلیلی بدهید که محصولاتتان را به دنبال کنندگانشان نشان دهند.
منحنی ارزش را فراموش نکنید
- با کسب کارهای مرتبط همکاری کنید
- تصویر برند قدرتمندی بسازید
- طراحی وبسایتتان را به بهترین شکل ممکن انجام دهید
- به جامعه هدف موبایلی توجه داشته باشید
- محتواهای مربوط باکارتان را منتشر کنید
رقیبانتان را بشناسید و دائماً سعی کنید برتر از آنان باشید
در بازارهای تهاجمی که وجود دارند، رقابت بهشدت سخت است و اگر شما نتوانید رقیبانتان را بشناسید، قطعاً شکست خواهید خورد. شما بهصورت دائمی باید سعی کنید راجع به آنان و کارهایی که انجام میدهند اطلاعات جدیدی به دست آورید و با بهرهگیری از این اطلاعات، تمایزهای جدیدی بسازید.
کلاهبردار نباشید
بسیاری از کارها وجود دارند که ازنظر قانونی مشکلی ندارند اما ازنظر اخلاقی بسیار ناپسند هستند. توجه داشته باشید که اگر یک کار ازنظر قانون اشتباه نیست، لزوماً به معنای خوب بودن آن نمیتواند باشد و اگر میخواهید ر بازاریابی تهاجمی موفق باشید، حتماً باید در مسیر درست قرار بگیرید.
مثالهایی از بازاریابیهای موفق تهاجمی
تا به اینجا به شما گفتیم که بازاریابی تهاجمی چیست و چطور میتواند باعث افزایش فوقالعاده سود یک شرکت شود؛ اما شاید خواندن این مقاله بدون دیدن مثالهای ملموس، درک مفهوم را تا حدی سخت کند. به خاطر همین در زیر چند مثال از برندهای معروف دنیا را برایتان میآورم که از طریق بازاریاب تهاجمی به سود زیادی رسیدند:
کوکاکولا و پپسی
سالها پیش و زمانی که کوکاکولا و پپسی در اوج رقابت قرار داشتند، پپسی تصمیم گرفت بهصورت کامل به بازاریابی تهاجمی بپردازد و از هر روشی برای رساندن پیامش به مخاطبان استفاده میکرد. همین باعث شد که کوکاکولا در سال 1986 دچار یک شرکت بسیار بزرگ شود که هنوز هم که هنوز است در ذهن مؤسسان این شرکت باقیمانده است.
اپل و مایکروسافت
بااینکه شرکت مایکروسافت در سالهای گذشته به دلیل استفاده از شعار معروف مکینتاش اپل بارها مورد تحقیر قرارگرفته و بسیاری از افراد این شرکت را شکستخورده نامیدهاند، اما مایکروسافت با استفاده از بازاریابی تهاجمی توانسته تا حد زیادی دوباره بازار را به دست بگیرد.
جمعبندی و نتیجه گیری
بهصورت کلی، بازاریابی تهاجمی یعنی ما تمامی استراتژیها و فعالیتهای شرکتمان را بر عهده بخش بازاریابی بگزاریم و تمام تمرکزمان را روی تبلیغات در بخشهای مختلف و استفاده از فرصتها در بازارهای مختلف بکنیم.
این نوع بازاریابی جزو پر ریسک ترین روشهایی است که اجرای آن نیاز به دانش و تجربه بالایی دارد و در صورت اجرای اشتباه، میتواند شکستهای سنگینی را نصیب شما کند.
در این مقاله از سایت مهدی عراقی سعی کردیم بگوییم بازاریابی تهاجمی چیست و در ادامه یکسری استراتژیهای مفید برای موفقیت در آن را خدمتتان بیان کردیم.