بازاریابی منفی (Negative marketing) در دیجیتال مارکتینگ چیست؟
اغلب مردم با کار کردن زیاد و بیش از حد احساس خوبی دارند. با این حال، اگر کمی چاشنی منفی بودن را در حین عاقلانه عمل کردن به کار خود اضافه کنیم هم میتوانیم از سختی کار، کم کرده و به بازدهی آن اضافه کنیم.
کمی منفی بودن در کار میتواند روش خوبی برای موفقیت باشد. با لحاظ کردن مطالب این مقاله میانبری برای کارهای خود پیدا کنید.
بازاریابی منفی چیست؟
بازاریابی منفی تاکتیکی است که به طور سنتی احساسات منفی را تحت تأثیر قرار میدهد و از مثالهای آن میتوان به ترس، تحریک، عصبانیت یا غم و اندوه اشاره کرد.
بازاریابی منفی به منظور گرفتن پاسخ از سوی مصرف کننده و اینکه اغلب به نفع آنچه یک برند ارائه میدهد عمل میکند. آن این کار را با مخالفتهای متفاوت علیه برند دیگر انجام میدهد.
انواع بازاریابی منفی
1. مشتریانی که مخاطب هدف نیستند را شناسایی کنید
تمرکز بر جذب نوع مناسب مشتری مسلما کاری است که هر بازاریاب موفقی میکند. اما به همان اندازه مهم است که بدانید که با کدام دسته از مشتری کاری ندارید.
در برخی موارد، این یک مسئله ساده و در عین حال کاربردی بین نیازها، و راه حلهای شما است. بازاریابان ممکن است برای به دست آوردن مخاطبان بالقوه، هزینه زیادی را پرداخت کنند.
ممکن است برخی از مخاطبان سودآور نباشند. به هر دلیلی که فکر میکنید، باید از وجود مخاطبان غیر هدف در دسته خود جلوگیری کنید.
2. بحث برانگیز باشید
در عین استفاده از سیاست در حرفه خود، با ایجاد کمی جنجال نسبت به رقبای برند، چالشهای جدیدی در بازار ایجاد کنید. به عنوان مثال: برند کوکا کولا و پپسی را در نظر داشته باشید که مدام در حال جدل و تبلیغات علیه هم هستند.
اما هیچ یک دعوا و بحث جدی راه نمیاندازد و در عین رقیب بودن، هر کدام فعالیتهای خود را انجام میدهند.
3. یک تجربه منفی مشترک ایجاد کنید
مردم تمایل دارند بسیاری از روزمرگیها را دوست نداشته باشند. مانند: گیر کردن در ترافیک، جلسات بیپایان دفتری و بدون هدف، افراد با صدای گوش خراش در محیطهای سرپوشیده، برخورد بیادبانه و….
به اشتراک گذاشتن یک تجربه منفی که مخاطبان شما میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند میتواند باعث ایجاد رابطه و تعامل شود.مراقب باشید که دوباره به یک راه حل مثبت برگردید و از یک جنجال کامل اجتناب کنید.
۴- جذابیت عنوان خود را توضیح دهید
این میتواند به سرعت خود را به عنوان یک مرجع در یک موضوع تثبیت کند. به خصوص اگر بتوانید به طور مؤثر عنوان خود را مطرح کنید.جزئیات اهمیت هر مورد، این فرصت را برای شما فراهم میکند که محصول یا خدمات خود را به عنوان هر گزینهای ارائه دهید.
به عنوان مثال، اگر محصولات زیبایی ساخته شده با مواد طبیعی میفروشید، میتوانید معایب و خطرات استفاده از محصولات زیبایی حاوی مواد شیمیایی را پر رنگ کنید.
در ادامه از لواز آرایشی که روی حیوانات آزمایش میشوند، از فرایندهای نا سازگار بودن آن با محیط زیست و غیره استفاده نیز مطالبی را به اشتراک بگذارید.
۵- گاهاً از عناوین منفی استفاده کنید
درست کردن پستهای لیستی، بین بلاگرها و مخاطبین محبوب هستند. به عنوان مثال، یک پست با عنوان «۱۰ ابزار برتر برای مادران پر مشغله» احتمالاً تعداد زیادی بازخورد دریافت میکند.
همین عنوان با کمی تغییر شکل و خروجی = «پول خود را برای این ۱۰ ابزارهای مسخره هدر ندهید» نیز میتواند به مراتب جذابتر باشد.این گزینه میتواند شبیه تاکتیک شماره ۴ باشد که احتمالاً به جزئیات منفی این ابزارها در ادامه خواهید پرداخت.
معایب و مزایا بازاریابی منفی
معایب بازاریابی منفی
بازاریابی منفی باعث افزایش توجه و یادآوری مخاطب میشود و میتواند در تصمیم گیری او نقش داشته باشد.تبلیغات منفی احساسات ترس، گناه و اندوه را پر رنگ کرده و در کنار آن احساس خجالت، شرم و طرد را به همراه خود دارد.
Negative Marketing استدلال کرد که ترس از گناه و شرم باعث افزایش اقناع میشود. این به این دلیل است که احساسات منفی رفتار (اقناع) را تعیین میکنند.
علاوه بر این، در هنگام استفاده از درخواست تجدیدنظر در مقابل گناه، اثربخشی پیام افزایش مییابد و قدرت اقناع گناه نیز افزایش پیدا میکند.دلیل اثربخشی آن این است که احساس گناه میتواند افراد را ترغیب کند تا اقدامات خود را تغییر دهند.
مزایا بازاریابی منفی
همچنین با تحقیقاتی که در زمینه بازاریابی منفی شکل گرفت، نتیجه این چنین شد که با استفاده از منفی گرایی در یک چارچوب خاص، میتوان تاثیر خوبی بر روی مخاطب گذاشت.
دلیل آن هم این است که شرم باعث انطباق با هنجارهای اجتماعی میشود. زیرا باعث ایجاد انگیزه در یک رفتار اجتماعی میشود و علاوه بر این، میتواند بر عزت نفس فرد تأثیر منفی بگذارد و آنها را تشویق کند تا به واکنشهای ناسازگار بازخوردی نشان دهند.
بنابراین، تهدید میتواند بر نگرش و رفتار افراد تأثیر بگذارد. همچنین با یک تبلیغات ساده: نوجوانانی که در معرض تهدیدهای تجدید نظر در معرض تبلیغات مواد غذایی بودند، در مقایسه با افرادی که در معرض تبلیغات مثبت قرار داشتهاند، در مصرف غذای سالم افزایش و رشد بیشتری داشتند.
تأثیر تبلیغات منفی میتواند بر ذهن باشد. میتوان ادعا کرد که تبلیغاتی با عنوان «بدون دخانیات» برای والدینی که سیگار میکشند یا به فکر سیگار کشیدن هستند بیشترین تأثیر را دارد.
دلیل آن هم این است که آنها بسیار درگیر این شرایط هستند و دانش خوبی در مورد اثرات آن دارند، بنابراین از شناخت بالایی برخوردار هستند.
همواره تجدیدنظر در مورد گناه و شرم میتواند باعث پردازش دفاعی شود که میتواند متقاعدسازی را مهار کند. درخواست تجدید نظر در مورد افرادی که از آنها حرف شنوی دارید نیز انتخابی است و بر آنها تأثیر میگذارد.
چگونه بازاریابی منفی ایجاد کنیم؟
1. شخصیتهای منفی یا استثنائی ایجاد کنید
شخصیتهای شوم، که بعضاً به آنها به عنوان شخصیتهای منفی نیز گفته میشود، به نوعی مخالف شخصیتهای خریداران هستند. آنها شخصیت افرادی هستند که نمیخواهید در بازاریابی خود هدف قرار دهید را نشان میدهند.
چرا مخاطبان به مشتری تبدیل نخواهند شد؟ ممکن این سؤال بسیاری از افراد باشد. شاید مخاطبان شما بودجه خرید ندارند، یا فقط طرفداران محتوای شما یا فعال شبکههای اجتماعی هستند.
یا شاید در نهایت تبدیل به مشتری شوند اما برای شما هزینه بالایی دارند. به عنوان مثال، آنها میتوانند هزینه خرید بالا یا تمایل زیادی به اسکراب داشته باشند.
در این صورت، شما تشخیص میدهد که این افراد چه کسانی هستند، بنابراین میتوانید از کار خود اطمینان حاصل کنید. برای این کار:
- تولید محتوایی را که باعث جذب افراد نامناسب میشود متوقف کنید،
- اجازه دهید آنها به شما در تولید محتوا کمک کنند تا مطلب بهتری برای بهدست آوردن مخاطب جدید تولید کنید.
2. استفاده از کمی انحصار
این تاکتیک VIP، فرش قرمزی است که همه ما میشناسیم و دوستش داریم (یا دوست داریم از آن متنفر باشیم). وقتی به کسی میگویید نمیتواند چیزی داشته باشد یا چیزی که میخواهد کمیاب است، اغلب باعث میشود آن را بیشتر بخواهد.
در واقع سخت گرفتن در زمینهای باعث اشتیاق برای به دست آوردن میشود. اتفاقاً این، یکی از روشهای رایج در فروش است. اما بازاریابها نیز میتوانند از آن استفاده کنند. به عنوان مثال، در تبلیغات خود بگویید که فرصت محدودی برای خرید وجود دارد.
یا فقط برای ۱۰ نفر اول که در شبکههای اجتماعی پاسخ گو باشند این پیشنهاد فعال میشود. این تاکتیک به ویژه در فروشگاههای تجارت الکترونیک هدفمند نیز مشهور است.
به عنوان مثال ModCloth به طور مکرر برای مخاطبان خود ایمیل میفرستد تا اطلاع دهد کالایی که دوست دارند بسیار محبوب است.او با نوشتن جمله رو به اتمام حس مخاطب را بر انگیخته میکند.
ولی در واقع چنین نیست و مقادیر زیادی از آن محصول در انبار فروشنده قرار دارد.در نهایت، هر چند یکبار از این تکنیک کاربردی استفاده کنید چون بازدهی بالایی را برایتان خواهد داشت.
3. تیترها و عناوین «منفی» بسازید
بین نظرات و منفی بودن رابطه غیرقابل انکاری وجود دارد. برخی از این عناوین ممکن است در یک سایت خبری مانند CNN پیدا کنید. همانند:
- آنچه در مورد BBQ اشتباه میکنید
- آیا طعم دهندههای مورد علاقه ما میتوانند به DNA ما آسیب برسانند؟
- مراقب مشارکت بیش از حد والدین باشید
اینها همه به خاطر دریافت ترافیک و بازدید است. سوالی در این مورد وجود ندارد. همه ما میدانیم که اخبار سالها است که مسیر منفی را طی کرده میکند و خوب یا بد، آنها این کار را میکنند زیرا در جلب توجه مؤثر است.
اکنون، شما به طور کامل نباید فقط برای گرفتن ترافیک، عناوین خارج از باور بسازید. اگر با عناوین خود منفی کنار میآیید، باید با برخی مطالب محکم که در واقع شایسته آن عنوان شماست، مقالات خود را پوشش دهید. در اینجا چند مثال برایتان آورده شده است که در بازاریابی منفی خوب عمل میکند:
- ۱۵ مورد که باعث مردم از وب سایت شما کاملاً متنفر شوند
- ۱۰ برچسب تبلیغاتی کلیشهای که همه ما باید از استفاده آنها دست بکشیم
- ۱۷ اشتباه در پایان فروش که یک معامله را در مسیر خود متوقف میکند
4. ایجاد یک لینک با تجربه منفی
اول یا آخر، در تولید محتوا شما برخی از عناوین منفی را حذف میکنید. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که این عناوین منفی را در محتوای خود بگنجانید؟
وقتی در محتوای خود وضعیت منفی ایجاد میکنید، به ویژه در ابتدای کار، در واقع میتواند به حفظ و تعامل خواننده کمک کند.
برخی از بازاریابها از تحریک احساسات منفی در خواننده خود میترسند، اما در واقع این کار میتواند یک تجربه مشترک ایجاد کرده و به نوعی از احساساتی که برخی ممکن است انتظار نداشته باشند هنگام خواندن محتوای بازاریابی، به خصوص اگر شما یک بازاریاب B۲B هستید، ضربه بزند.
۵- انتخاب شخصیتی منفی
همانطور که همه ما میتوانیم با یک تجربه منفی مشترک ارتباط برقرار کنیم، بنابراین میتوانیم با یک دشمن مشترک هم ارتباط بگیریم.استفاده از یک شخصیت منفی، سالها است که یک روش رایج در بازاریابی بوده است.
استفاده از یک شخصیت منفی، تجربیات مشترک را در اختیار مخاطب قرار میدهد.این کار همچنین باعث میشود تا احساسی متفاوت در مصرف کننده ایجاد شود و به شما کمک میکند داستانی را که میخواهید تعریف کنید، بیان کنید.
6. به چیزی که به آن اعتقاد دارید موضع بگیرید، حتی اگر بحث برانگیز باشد.
اگر نسبت به برند، تیم کاریتان و محصول خود اطمینان دارید، موضع خود در مورد آن مشخص کنید و عنوانی جنجالی در مورد خود ایجاد کنید.
بازاریابی بحث برانگیز یک بازی پرخطر است.
زیرا در بسیاری از موارد، نام تجاری شما میتواند به عنوان یک موضوع فقط برای فروش محصولات شما سرمایهگذاری شود.با این حال، اگر این کار به خوبی انجام شود، برند شما میتواند دارای مسئولیت اجتماعی بسیار بالایی شود.
بازاریابی بحث برانگیز همچنین میتواند کارهای دیگری در زمینه پیشرفت بازاریابی شما انجام دهد:
- شما را رهبری پیشرو در حیطه کاری خود میکند
- برند خود را در نظر مصرف کنندگان و آنچه که برایتان مشخص تعریف میکند
- تبلیغات طبیعی را پیش میبرد
- به مخاطبان خود احساس اطمینان و مثبت بودن میدهد.
آخرین گزینه از اهمیت بالایی برخوردار است. وقتی در مورد یک موضع بگیرید، افرادی خواهید داشت که به خاطر آن کمتر شما را دنبال میکنند.همچنین در کنار آن، برخی از طرفداران جدی و مشتاق خود را نیز پیدا میکنید.
اگر میخواهید بازی جنجالی انجام دهید، آماده مقابله با هر دو این دسته از مخاطبین باشید.زیرا اگرچه برخی نتایج میتوانند برای برند شما بسیار هیجانانگیز باشند، اما ناگهان واکنشهای ناگهانی نیز به همراه خواهد داشت.
از دادهها برای ایجاد یک مطالعه موردی درباره علت بوی بد چیزی استفاده کنید.بیایید با یک مثال شروع کنیم: [تحقیقات جدید] رسمی است – بسیاری از فروشندگان از CRM خود متنفر هستند.
این محصول به دلیل تیتر منفی جالب توجه خود را از دست میدهد، اما همچنین پر از آمار جالب مانند این است:۵۰٪ از رهبران فروش میگویند که استفاده از CRM آنها دشوار است و ۱۸٪ میگویند که این امر باعث از دست دادن فرصتها یا درآمد آنها شده است.
شما یک دلیل ایجاد میکنید که چرا یک چیز متعفن است (CRMهای سنتی) بنابراین میتوانید نشان دهید که چرا چیز دیگری بسیار جذاب است (HubSpot Sales Hub Enterprise جدید).
در صورت داشتن دو نقطه داده که تضاد شدیدی دارند، این میتواند جذابتر باشد. کنار هم قرار گرفتن مثبت و منفی، تصویری کاملاً شگفتانگیز را در ذهن خوانندگان ترسیم میکند و دادههای مختصر دادهها نشان دادن سریع موارد بد در مقابل موارد خوب را آسان میکند.
7.رقبا را سرگرم کنید
این شاید همان چیزی باشد که اکثر افراد هنگام بحث در مورد بازاریابی منفی به آن فکر میکنند، اما به دلیل ظرافت شرایط ممکن است به ندرت اجرا شود.
از یک طرف، کمی رقابت سالم میتواند چیز خوبی باشد، خصوصاً اگر میخواهید خود را به عنوان گزینه بهتری معرفی کنید.با این حال، اگر این کار ضعیف انجام شود، مخاطبان شما ممکن است به دلیل «شوم بودن هدفتان» یا رو راست نبودن با آنها، کمتر به برند شما اهمیت دهند.
علاوه بر این، اگر از ادعاهای دروغین استفاده کنید، ممکن است درخواست مشکلات حقوقی نیز به همراه داشته باشید.با توجه به رقبای شما دو نوع بازاریابی منفی وجود دارد:
حمله
در این مدل بازاریابی، روی جنبههای منفی پیشنهادات رقابت خود تمرکز کنید.
تضاد
به جنبههای مثبت پیشنهادات خود توجه کنید و شکاف را ایجاد کنید. این روش کمی راحتتر است. اما هنوز هم آنچه که رقابت شما ممکن است فاقد آن باشد را برجسته میکند.
به طور معمول، برندهای بزرگتر راحتتر میتوانند در رقابت بازاریابی منفی شرکت کنند. زیرا آنها از قبل شناخته شده هستند. بنابراین پاداش میتواند بیشتر از خطر برجسته کردن پیشنهادهای ارزشمند باشد.
پپسی یک آگهی معروف با روش بازاریابی «حمله» دارد که در آن کودکی برای رسیدن به نوشیدن پپسی، دو قوطی کوکاکولا را از پای خود میگذارد آنها میایستد.
8. خود را مسخره کنید
روش کم خطرتر دیگر تبدیل این بعد منفی به درون است. کمی خود کم بینی میتواند برای دیگران جالب باشد. این کار باعث میشود انسانتر به نظر برسید و در واقع باعث میشود در مورد لغزشها احساس بهتری داشته باشید.
از این گذشته، همه ما آنها را داریم و مهم است که یاد بگیرید چگونه اشتباهات خود را سبک کنید.دومینو که برندی در زمینه تهیه پیتزاهای بسیار لذیذ است اینگونه گفت: پیتزای ما واقعا طعم مقوا و کاغذ میدهد.
جمعبندی و نتیجه گیری
همیشه مثبت بودن و مثبت عمل کردن نمیتواند به شما در زمینه بازدهی و سود بالا کمک کند. با به کار گیری بازاریابی منفی میتوانید عملکرد خود را بالا ببرید و دایرهای از مشتریان هدفمند را دور خود جمع کنید.