استراتژی محتوا چیست؟ آموزش تدوین استراتژی
استراتژی محتوا بر برنامهریزی، ایجاد، تحویل و اداره مطالب متمرکز است. محتوا نه تنها شامل کلمات موجود در صفحه بلکه تصاویر و ویدئو را شامل میشود.
اطمینان از داشتن محتوای مفید و قابلاستفاده، دارای ساختار مناسب و به راحتی یافت شده، برای بهبود تجربه کاربری یک وبسایت حیاتی است. برای اینکه یک محتوا بی کموکاست به دست کاربر برسد لازم است تا یک استراتژی محتوای هدفمند داشته باشیم.
در این مقاله از بلاگ مهدی عراقی با ما همراه باشید تا در مورد استراتژی محتوا بیشتر بدانید.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا راهنمای ایجاد، تحویل و اداره محتوای مفید و قابل استفاده است. بسته به اینکه چه کسی هستید یا چه کاری باید انجام دهید، استراتژی محتوا میتواند چند چیز مختلف را در اولویت قرار دهد:
- استراتژی محتوا نحوه استفاده شما از مطالب را برای دستیابی به اهداف شغلی (پروژه) و تأمین نیازهای کاربران تعریف میکند.
- استراتژی محتوا تصمیمات مربوط به محتوا را در طول چرخه حیات خود، از کشف تا حذف، هدایت میکند.
- استراتژی محتوا معیارهایی را تعیین میکند که موفقیت محتوا را بر اساس آن سنجید.
مزایای استراتژی محتوا
همانطور که قبلاً گفتم، فشار رو به افزایش تولیدکنندگان محتوا و مارکها برای ارائه استراتژیهایی که بیشتر و بیشتر کاربران را درگیر خود میکند، وجود دارد؛ اما آیا این تنها مشوق آنها است؟ بیایید نگاهی بیندازیم به مزایای اصلی استراتژی محتوای خوشساخت:
ایجاد ارتباط میکند
یک استراتژی محتوای خوب ایجاد ارتباط بین نام تجاری و مصرفکنندگان است. این پیوند وقتی ایجاد میشود که محتوا باجنبه احساسی فرد مصرفکننده تماس پیدا کند. همانطور که همه ما میدانیم، احساسات نقش مهمی در روند تصمیمگیری مصرفکننده دارند.
بر اساس تأثیری که یک برند در سطح احساسی دارد، میتواند مشتریان را به مشتریان وفادار تبدیل کند یا مشتریان را برای همیشه از دست بدهد.
علاوه بر این، یک استراتژی محتوا متناسب با منافع کاربر، به برند قدرت میبخشد و باعث میشود تا بهعنوان موضوع مرتبطتری در مقابل رقابت برجسته شود.
مخاطب را آموزش میدهد
وقتی یک مارک تجاری یک استراتژی منسجم داشته باشد، قدرتی که نسبت به مشتریان خود دارد بسیار افزایش مییابد. بدیهی است که نمیتواند آنچه را که دقیقاً مصرفکننده میخواهد، انجام دهد؛
اما میتواند آن را تا حدی شکل دهد. علاوه بر این، میتواند مصرفکنندگان را وادار کند که موضع قدرتمندتری نسبت به مشکلاتی که جامعه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، اتخاذ کنند.
پایه و اساس استراتژی بازاریابی شما
یک استراتژی محتوایی بهخوبی پیادهسازی شده میتواند در کل تلاشهای ارتباطی شما بسیار ارزشمند باشد، زیرا قلب استراتژی بازاریابی شما را نشان میدهد.
بدون آن، اقدامات بازاریابی فاقد انسجام مواد است و باعث میشود کمتر به مشتری مرتبط باشد. این به نوبه خود به برند نیز آسیب میرساند.
نتایج کسبوکار شما را افزایش میدهد
بهطور طبیعی، یک استراتژی محتوای عالی، قدرت نام تجاری را افزایش میدهد و تا حدی رفتار مصرف کننده را شکل میدهد.
برخلاف کمپین های تبلیغاتی، این روند بلافاصله یا در یک دوره خیلی کوتاه اتفاق نمیافتد، اما در یک بازه زمانی طولانی، نتیجه به صورت ارگانیک ایجاد میشود و تحت تأثیر انگیزههایی مانند قیمت پایین نیست.
آن را مرتبط نگه دارید
برای اینکه محتوا برای خوانندگان مفید باشد، باید این استراتژی متناسب با منافع کاربر باشد، درحالیکه از اهداف برند غفلت نمیکند.
اساساً، این استراتژی باید منافع مخاطبان را با اهداف تجاری همسو و مرتبط کند. بهاینترتیب، محتوا به صورت ارگانیک مصرف میشود، بدون اینکه به زور توسط شرکت تحت فشار قرار گیرد.
حتی اگر محتوا به صورت ایده آل به صورت ارگانیک مصرف شود، اما در محیط پرمحتوا امروز، تلاشهای ارتباطی باید توسط استراتژی سئو انجام شود تا کارآیی هرچه بیشتر داشته باشد.
مشخص کنید کدام کانالها برای شما بهترین هستند
محتوای جدید هر ثانیه به اینترنت سرازیر میشود و توجه مردم نسبت به قبل از هر زمان دیگر بسیار کمتر است، برای شما بسیار مهم است که محتوای خود را دقیقاً درجایی که هدف شماست به اشتراک بگذارید.
این بدان معناست که شما مجبور نیستید از هر بستر رسانه اجتماعی یا هر پلت فرم توزیع محتوای موجود استفاده کنید، بلکه فقط از موارد مهم استفاده میکنید. بهعنوانمثال، یکی از بهترین کانالها برای برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق وبلاگ ما است.
این کانال ما را قادر میسازد اطلاعات مفیدی درباره بازاریابی دیجیتال و بازاریابی در شبکههای اجتماعی، مانند مطالعات موردی، پیشبینیها و موارد دیگر، در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم.
مشخص کنید که کدام شاخصهای عملکرد مهم هستند
هنگام اجرای استراتژی محتوا، باید تصمیم بگیرید که کدام معیار برای شما بهتر است. از این طریق میتوانید میزان کارآیی محتوای خود را ارزیابی کنید.
این شاخصها ممکن است بر اساس اهداف شما متفاوت باشند و همچنین برای تنظیم استراتژی در زمان واقعی استفاده میشوند.
بهعنوانمثال، اگر میخواهید آگاهی خود را افزایش دهید، میتوانید به تعداد بازدیدکنندگان یا دنبال کنندگان خود توجه کنید.
از طرف دیگر، اگر میخواهید ارتباط خود را با مخاطبان خود تقویت کنید، میتوانید به دنبال تعداد نظرات، اشتراکگذاری، مدتزمان صرف شده در صفحه و غیره باشید.
نحوه ایجاد یک استراتژی محتوای کشنده در 5 مرحله
مرحله 1 – اهداف: چرا محتوایی را ایجاد میکنید؟
بهاحتمالزیاد، شما میخواهید محتوای خود را برای دستیابی به یکی از اهداف زیر تولید کنید:
- جذب سرنخهای جدید با کیفیت بالا و درنهایت پرداخت هزینه به مشتریان
- فروش بیشتر، افزایش درآمد شما
- افزایش آگاهی در مورد شرکت شما و ایجاد سروصدا در مورد آن
- به دست آوردن نفوذ و اقتدار
- پرورش یک اجتماع و ایجاد دلیل برای گفتن حرفهای خود به دیگران
شفافسازی دقیق در مورد اهدافی که در تلاش برای رسیدن به آن هستید بسیار مهم است؛ اما همچنین شما باید راهی برای شناختن زمان دستیابی به آنها داشته باشید. اینجاست که تعیین شاخصهای اصلی عملکرد (KPI) برای استراتژی بازاریابی محتوای شما آغاز میشود.
این موارد شامل مواردی است که قصد دارید به آن دست یابید:
- درآمد
- حراجی
- ترافیک
- سئو
- بازاریابی از طریق ایمیل مارکتینگ (رشد لیست، نرخ باز، نرخ کلیک،)
- معیارهای اندازهگیری شبکههای اجتماعی
- هزینه بازاریابی
اهداف و KPI های خود را یادداشت کنید و برنامهریزی کنید که مرتباً پیشرفت خود را در رسیدن به این اهداف کنترل کنید.
مرحله 2 – مخاطبان: چه کسی را با محتوای خود هدف قرار میدهید؟
به نظر میرسد یک سؤال ساده کافی باشد، درست است؟
اگر نتوانید مخاطبان محتوای خود را بهدرستی تعریف کنید و آنها را به درستی درک کنید، دستیابی به اهداف بلند پروازانه محتوایی که در مرحله 1 به صف کردهاید، عملاً غیرممکن است.
از هدف قرار دادن “هرکسی” که کاملاً گسترده است، خودداری کنید. وقتی صحبت از محتوا میشود، یک اندازه برای همه مناسب نیست: اگر میخواهید همزمان با همه صحبت کنید، هیچکس واقعاً احساس نمیکند محتوای شما برای آنها نوشته شده است.
استراتژی محتوای شما تنها در صورتی میتواند مؤثر باشد که مخاطبان محتوای خود را به روشنی مشخص کنید. با شناخت مخاطبان هدف خود، میتوانید محتوای مرتبط و ارزشمندتری را تولید کنید که آنها میخواهند بخوانند و در آن تبدیل کنند.
در مورد سؤالات زیر فکر کنید و روشن شوید:
- دقیقاً میخواهید چه کسانی را با محتوای خود هدف قرار دهید؟
- ترجیحات آنها چیست؟
- آنها در کجا معلق هستند؟
- چه نوع رسانهای یا کدام سیستمعامل
- مشکلات آنها چیست؟
- چگونه میتوانید به آنها کمک کنید؟
هر کاری که میکنید، فقط لطفاً فرض نکنید که جوابها را میدانید!
تحقیقات مشتری برای هر استراتژی موفق محتوایی حیاتی است. میتوان با بررسی اینکه مشتریهای موردنظر شما در حال حاضر از چه سایتهایی بازدید میکند، با کدام محتوا درگیر میشوند و کدام بسترهای رسانههای اجتماعی را به اشتراک میگذارند، اطلاعات ارزشمندی را جمعآوری کرد.
یکی از اساسیترین اشکال تحقیق در مورد مشتری، گفتگو با مشتری احتمالی یا مشتری خود است. از آنها بپرسید که به دنبال چه چیزی هستند، چگونه میتوانید به آنها در حل مشکلات کمک کنید.
یک نظرسنجی ساده انجام دهید یا یک پاپ آپ در سایت خود داشته باشید و از آنها بخواهید. بروید و با آنها در گروههای فیس بوک همراه شوید یا در توییتر مکالمه کنید. بررسی کنید که آنها در مورد چه چیزی صحبت میکنند و چه سوالاتی را میپرسند.
برای چیزی کمی پیشرفتهتر؟ Google Demographics and Interests را فعال کنید تا انواع سراچههای احتمالی را بررسی کنید.
سپس نگاهی به Google Analytics برای محتوایی که با آن درگیر شدهاند بررسی کنید و بررسی کنید که کدام سیستمعاملهای اجتماعی برای به اشتراکگذاری در صفحات محتوا محبوب هستند.
در Google Analytics، بر روی رفتار> محتوای سایت> محتوای آزمایشی کلیک کنید تا مشخص شود کدام محتوا بهترین نتیجه را دارد. سرانجام، فراموش نکنید که با انجام تحقیقات درباره مشتری، مرتباً از پارامترهای مخاطب خود بازدید کنید.
مرحله 3 – قالبها: چه نوع محتوایی را ایجاد میکنید؟
در مرحله بعدی تعیین انواع محتوا / قالبها ایجاد میشود.
انبوهی از گزینهها وجود دارد. در اینجا برخی از محبوبترین قالبهای محتوایی که بازاریابان ایجاد میکنند وجود دارد:
- پستهای وبلاگ
- وبلاگها
- پادکستها
- کتابهای الکترونیکی
- اینفوگرافیک ها
- داستانها
- پستهای شبکههای اجتماعی
- وبکست ها
- لایو استریم ها
- وبینارها
من اکیداً توصیه میکنم یک هسته اصلی محتوای منتشر شده در وبسایت خود داشته باشید که بتواند دوباره مورداستفاده قرار گیرد و در سایتها یا سیستمعاملهای دیگر به اشتراک گذاشته شود. اطمینان حاصل کنید که این محتوای اصلی با ارزش، عملی و قابل اشتراک است.
هرچه تصمیم گرفتید انتخاب کنید، در این کار زیادهروی نکنید: اگر میخواهید اعتبار برقرار کنید و بهعنوان یک رهبر فکر شناخته شوید، باید مطالب را بهطور مداوم منتشر کنید.
بهخصوص هنگامیکه منابع شما محدود است، بهتر است تمرکز خود را بر روی تعداد محدودی از قالبها (حتی فقط یک مورد) متمرکز کنید تا اینکه خود را اندکی گسترش دهید. یک وبلاگ یا کانال YouTube متروکه هیچکس را جلب نمیکند.
قبل از انتخاب نهایی از خود بپرسید: چه چیزهایی را میتوانم بارها و بارها آنجا بگذارم؟
مرحله 4 – کانالها: کجا میخواهید محتوا را گسترش دهید؟
اگر یک وبلاگ، vlog یا پادکست قطب اصلی استراتژی محتوای شما باشد، پس از زدن دکمه انتشار، کار شما انجام نمیشود. روزهایی که مردم فقط میآمدند و بررسی میکردند آیا شما یک پست وبلاگ جدید دارید یا نه، گذشته است.
بعد از انتشار محتوای شما چگونه میتوان پیدا، دسترسی و اشتراکگذاری کرد؟ کجا میخواهید همه آن چیزهای خوب آبدار را تبلیغ و توزیع کنید؟
بهترین شرط شما برای دریافت کره چشم در محتوای شما، ارائه آن در مکانهایی است که مخاطبان شما از قبل در آنجا هستند. ملاقات با آنها در آنجا بسیار آسانتر از تلاش برای وسوسه کردن آنها برای بازدید از مکانی است که معمولاً به آنجا نمیروند.
تلاش خود را معطوف به سکوهایی کنید که مخاطبان شما از قبل استفاده میکنند یا جایی که قبلاً حضوری موفق داشتهاید.
مطمئن نیستید که کجا باید محتوای خود را قرار دهید؟ نگاهی دوباره به آنالیزهای وبسایت بیندازید. در Google Analytics، برای دیدن رسانههای اصلی اجتماعی که محتوای شما در آن به اشتراک گذاشته میشود، به قسمت Acquisition> Social> Overview بروید.
Buzzsumo به شما امکان میدهد دادههای مشابه را از طریق ابزار Content Analysis خود پیدا کنید.
کانال دیگری که برای توزیع محتوای شما بسیار مناسب است، ایمیل است.
مشترکین لیست ایمیل شما قبلاً به شرکت یا محصولات شما علاقه نشان دادهاند، بنابراین ارسال محتوای مربوطه بهطور منظم و ملایم هدایت کردن آنها برای رفتن به سایت شما ایده خوبی است. یک پست جدید وبلاگ مربوطه بهانه مناسب برای ارسال آنها است.
مرحله 5 – داستان برند – شما چه کسی هستید؟
قبل از اینکه مشتریهای خود را درک واقعی کنید، باید خودتان را درک کنید. طبق گفته پولیزی، ایجاد یک هویت جداگانه و منحصربهفرد بسیار حیاتی است. برای توسعه یک برند ماندگار و بهیادماندنی که شما را از سایر بازارهای شلوغی که در آن رقابت میکنید متمایز کند.
بنابراین به من بگویید، آیا پاسخ روشنی به این سؤالات دارید؟
- چه چیزی در مورد شما و شرکت شما منحصربهفرد است؟
- دیدگاه شما چیست؟
- شرکت شما به چه معنی است؟
- چه چیزی شما را از نزدیکترین رقبایتان متمایز میکند؟
در این روزگار ایجاد محصول یا خدمتی که بهخودیخود واقعاً بینظیر باشد، بسیار دشوار است. این بدان معناست که مشتریان بالقوه شما باید بدانند دقیقاً چه چیزی متفاوت از شما است.
مخاطبان شما میخواهند بدانند که شما کی هستید و برای چه چیزی ایستادگی میکنید. شما باید ازآنچه محصول یا خدمات شما ارائه میدهد عبور کنید، جایی که محتوا در آن وارد میشود.
برای اثبات اینکه چرا شرکت شما ارزش خرید را دارد، باید ثابت کنید که چرا ابتدا ارزش گوش دادن دارید.
اطمینان حاصل کنید که مدتی را صرف شفافسازی مأموریت، موقعیت و هدف خود کردهاید.
مهمترین مزایای برند خود را تعریف کنید؛ و در آخر، شخصیت، صدا و لحن نام تجاری خود را ترسیم کنید. آنها بیانگر و تجسم شخصیت، اعتقادات و ارزشهای شرکت شما هستند.
جمعبندی و نتیجهگیری
استراتژی محتوا یک رشته نسبتاً جدید در فضای دیجیتال است. این مبحث با تجربه کاربر (UX)، طراحی رابط، توسعه وب، سئو، بازاریابی محتوا، روابط عمومی و بازاریابی سنتی “آفلاین” مشترک است.
این مقاله برخی از مفاهیم برجسته استراتژی محتوا برای وب، چگونگی تطابق آن با رشتههای همسایه را برجسته میکند و برخی از دستورالعملهای عملی را به اشتراک میگذارد که هرکسی در فضای دیجیتال به ویژه کسانی که در استراتژی محتوا تازهوارد هستند باید قبل از شروع به کار خود آنها را در نظر بگیرد.
دقیقا باهاتون موافقم استراتژی محتوا برای وب هم از این قاعده مستثنا نیست.
مقاله خیلی خوب و عالی بود ممنون ازتون
لطفا استراتژی محتوای اینستاگرام را هم آموزش دهید اگر اشتباه نکنم این استراتژی محتوا برای وب مفید باشه ولی من کاربری هستم که بر بستر سوشیال ها تولید محتوا میکنم با تشکر.